کتاب زن ها روحانی نمی شوند به نویسندگی اعظم عظیمی روایتی داستانی از زندگی بانو فاطمه سید خاموشی مشهور به خانم طاهایی است و توسط انتشارات به نشر منتشر شده است.
کتاب زن ها روحانی نمی شوند، روایتی داستانی از زندگی بانو فاطمه سادات سیدخاموشی مشهور به خانم طاهایی است. منبع اصلی نویسنده برای نگارش این کتاب مصاحبه ای مطوّل از ایشان و خانم فاطمه اعتمادی است که در آن (بیشتر خانم طاهایی) به شرح زندگی خودشان پرداخته اند. در کنار این مصاحبه برای پرکردن خلأهای اطلاعاتی، از گفته های مکتوب و شفاهی برخی آشنایان و نزدیکان نیز استفاده شده است.
کتاب زن ها روحانی نمی شوند از 29 فصل تشکیل شده است که بنای نویسنده در این کتاب، وفاداری به زندگینامۀ مستند خانم طاهایی بوده است؛ اما از آنجا که قالب کار، داستان است به ناچار در پرداخت موقعیتها و رویدادها و شخصیتها از تخیل نیز استفاده شده است.
بنابراین «زن ها روحانی نمی شوند » زندگینامۀ صرف نیست؛ زیرا پیش از این، کارهایی در این زمینه انجام شده بود. داستان محض هم نیست؛ زیرا چنین چیزی خبر از واقعیات حیات شخص نمی دهد و زندگینامۀ وی حسوب نمی شود. امید که آشنایی با این بانوی بزرگ، روح خودباوری با تکیه بر خداباوری را بیش از پیش در ما بدمد.
نسخه الکترونیک این کتاب در فراکتاب عرضه شده است و میتوانید آن را در نرم افزار به صورت آنلاین یا آفلاین (بدون نیاز به اینترنت) دانلود و مطالعه کنید.
اشرف سادات از حرم بیرون آمد. تا چشمش به ساختمان آجرسفال مدرسۀ علمیۀ نواب افتاد قلبش دوباره داغ و بی قرار شد. احساس می کرد با ضربان قلبش، هُرم گرما توی رگ هایش می دود. دلش می خواست برود توی برف های پا نخوردۀ دور حرم غلت بزند. لای چادرش را کمی باز کرد تا بلکه سوز زمستان افاقه کند. بی فایده بود. ایستاد. سرش را برگرداند. دوباره به گنبد نگاه کرد. از امام خواست دل آیت الله تبریزی را با او نرم کند. پیرزنی دولا دولا از روبرو می آمد. به زحمت سرش را بالا گرفته بود و خیره به اشرف نگاه می کرد. نزدیک که رسید لب هایش شروع کرد به جنبیدن: «ماشاءالله لا حول ولا قوة الا بالله!» اشرف فکر کرد لابد صورتش طور خاصی شده. دستش را گذاشت روی گونه اش. داغ داغ بود. لابد سرخ هم شده بود. خجالت کشید. صورتش را تنگ تر گرفت. دوباره راه افتاد سمت نواب.
اشرف، خواهرزادۀ میرزا جواد آقای تهرانی بود که بود. آقای تبریزی به این چیزها محل نمی گذاشت. اگر میخواست وقتش را تلف اسم و رسم آدمها بکند امروزش این نبود. اشرف وقتی اسم آیت الله تبریزی را میشنید تاریخ پرآشوب ایران برایش مرور میشد. کسی که از انقلاب مشروطه تا همین دوران پهلوی دوم یک قدم از سیاست عقب نکشیده بود. حکومت نتوانست در تبریز تحملش کند. آنجا زادگاهش بود و نفوذ عجیبی در مردم داشت. تبعیدش کردند مشهد، در اتفاقات داغ اینجا هم تبریزی همیشه در راس اخبار بود. از واقعه مسجد گوهرشاد گرفته تا مبارزات فداییان اسلام. اما چیزی که امروز اشرف را توی این برف و سرما به نواب کشانده بود قدرت تبریزی در مباحث اعتقادی بود. وقتی افکار کفر و الحاد از مرزهای بادکوبه و باکو وارد تبریز میشد، این تبریزی بود که علیه آنها مهاجه میکرد...
برای خرید کتاب زن ها روحانی نمی شوند، بصورت الکترونیکی و چاپی به اپلیکیشن فراکتاب مراجعه کنید. کتاب های الکترونیکی را پس از دانلود فقط در اپلیکیشن می توانید مطالعه کنید.
مشخصات کتاب زن ها روحانی نمی شوند در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | به نشر |
نویسنده: | اعظم عظیمی |
تعداد صفحه: | 144 |
موضوع: | زندگینامه داستانی استاد فاطمه سادات سیدخاموشی (طاهایی) |
قالب: | pdf و چاپی با تخفیف ویژه |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خوندن این کتاب رو به آدم هایی که دوست دارند با زندگی یک بانوی بزرگ آشنا بشوند پیشنهاد می کنم. و هو علی کل شی ق...
"بانو طاهایی" از افتخارات جامعه #زنان معاصر ماست. در این #کتاب به زندگی اجتماعی و سیاسی ایشان با داستان و قلم...