مجموعه کتاب سرگذشت استعمار که خواندنش توسط مقام معظم رهبری توصیه شده است به تاریخ استعمار کشورهای غربی به صورتی داستان گونه و مستند والبته بسیار جذاب و روان پرداخته است. سرگذشت استعمار را مهدی میرکیایی مختص رده سنی نوجوانان نگاشته است اما داستانهای تاریخی و ترسناک آن برای بزرگسالان هم جذاب خواهد بود.
این مجموعه کتاب ابتدا به صورت 15 جلدی و در هر جلد داستانی مستقل را روایت میکرد اما در سری جدید همه آن 15 جلد در سه جلد یکجا گردآوری و چاپ شده است و در فراکتاب با تخفیف ویژه در اختیار شماست.
مجموعه کتاب سرگذشت استعمار شامل 3 جلد کتاب است و با تخفیف ویژه و ارسال رایگان به سراسر کشور، در سایت فراکتاب به فروش می رسد. جلدهای اول تا پنجم در جلد اول سری جدید منتشر شده است. جلد ششم تا یازدهم در جلد دوم و جلدهای دوازدهم تا پانزدهم در جلد سوی سری جدید منتشر شده است.
در هر جلد از این مجموعه کتاب، در یک داستان روان و مستند به بخشی از سابقه استعماری 400 ساله کشورهای غربی پرداخته شده است. این مجموعه کتاب را مهدی میرکیایی نویسندگی کرده است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
می توانید تک جلدهای این مجموعه را نیز در سایت فراکتاب با تخفیف ویژه، خریداری نمایید.
برای کسی که دوست دارد یک دوره تاریخ روان و سریع و اجمالی از قرن پانزدهم میلادی به بعد بداند، مجموعه سرگذشت استعمار گزینهی بسیار مناسبی است؛ به خصوص نوجوانانی که میخواهند دنیا را بشناسند یا شمایی که دوست دارید برایشان هدیهای مناسب تهیه کنید.
مهدی میرکیایی در این اثر سعی کرده با بهرهگیری غیرمستقیم ارجاعات مستند، تاریخخوانِ عمومی را خسته نکرده و او را به کتاب خود بدوزد؛ برای همین در کنار ذکر چارچوبهای اصلی وقایع و جریانهای تاریخی، از ذکر مصادیق کوچک و داستانگوییها ابایی نداشته است. همین باعث شده این مجموعه کتاب خیلی خوشفرم بایستد.
در جلد اول سرگذشت استعمار، جلدهای اول تا پنجم این مجموعه 15 جلدی گردآوری شده است که شامل فصلهای ذیل است.
در سفر به آنسوی دریاها مخاطب با اولین کشورهای استعمارگر یعنی اسپانیا و پرتغال آشنا میشود و به همراه شخصیتهایی چون واسکو دوگاما، کریستف کلمب و ماژلان ماجراجو، به آن سوی اقیانوسها سفر میکند؛ در کشتی این اروپاییها قرار میگیرد و با آنها به سرزمین ادویه و قارههای جدید و کشف نشده میرسد.
خواننده در این فصل به نقش پاپ در تهییج استعمارگران و شیوهی عادلانه(!) او در تقسیم جهان بین دو کشور پرتغال و اسپانیا پی میبرد و در صفحات مختلف با علت نامگذاری مکانهایی چون فیلیپین یا ساحل عاج آشنا شده و در نهایت از سرنوشت این ماجراجویان با خبر میشود.
این فصل مخاطب را با ماجراجوییهای خود همراه میکند و در صفحات اندک خود، سرنوشت امپراتوریهای بزرگ آمریکای مرکزی و جنوبی را پس از ورود مهاجران یا در حقیقت مهاجمان به تصویر میکشد.
در نهایت علاقهی سایر کشورهای اروپایی مانند هلند، فرانسه و انگلستان که با شنیدن خبرهای موفقیت اسپانیا و پرتغال در آن سوی دریاها، کشتی های خود را روانهی اقیانوسها میکنند را به خواننده نشان میدهد و در فصلهای بعدی، سرنوشت آنان را بیان میکند.
در گرگها با چشم باز میخوابند که فصل دوم مجموعه کتاب سرگذشت استعمار جلد دوم است، شیوهی ورود کشورهای جدید استعمارگر به فرایند اشغال سرزمینها را بیان میکند. فرانسه و انگلستان با دیدن ثروت هنگفتی که از آن سوی اقیانوسها به کشورهای پرتغال و اسپانیا و هلند روانه بود، برآن شدند تا سهم خود را از جهانی که به تازگی بر روی نقشههای آنها دو برابر شده بود، بگیرند.
در این فصل ما با کشور انگلستان و ملکهی معروف آن، الیزابت، بیشتر آشنا میشویم؛ کسی که تقریبا تمام هزینهی دربارش، بوسیلهی دزدی از کشتیهای اسپانیایی که از مستعمرات باز میگشتند تامین میشد. سپس نویسنده به جنگهای بین انگلستان و اسپانیا میپردازد و تغییر سرنوشت قاره بزرگ آمریکای شمالی در اثر این جنگها را بیان میکند. بعد از آن شاهد ورود انگلستان به هند و رقابت این کشور در آنجا با استعمارگران قبلی بهخصوص فرانسویان هستیم. این کشمکشها در نهایت به جنگهای ۷ ساله در دو سوی اقیانوس میان دو کشور فرانسه و انگلیس منجر میشود که سرنوشت کل جهان را تغییر میدهد.
شکار انسان، به تاریخچهی بردهداری بعد از شروع استعمارگری اروپائیان میپردازد. پرتغالیها که در اکتشاف سرزمینهای جدید پیشگام بودند، تجارت برده را هم قبل از دیگران آغاز کردند. آنها ابتدا با دزدین و به اسارت گرفتن مردم سیاهپوست آفریقایی این فرایند را شروع کردند اما با ورود سایر کشورها، این مساله به یک تجارت پر سود تبدیل شد.
در این فصل ما با بردههای افریقایی همراه میشویم و در طول یک قرن به نقاط مختلف جهان سفر میکنیم. به بررسی پیشرفتهای صنعتی در کشورهای اروپایی میپردازیم و تاثیر بردهداری در این مساله را حتی در کشورهایی چون ایران میبینیم. در نهایت به علل لغو بردهداری توسط بزرگترین سودبرندگان این تجارت میرسیم و تاریخچهی بزرگترین کوچ اجباری بین قارهای در جهان را به پایان میبریم.
صلیب خونین به فعالیتهای مذهبی استعمارگران در کشورهای مختلف و مستعمراتشان میپردازد. در این فصل با تلاشهای زورگویانه و قهرآمیز متجاوزین به سرزمینهای تازه کشف شده روبرو میشویم؛ همینطور با کشیشهایی که به روشهای مختلف تلاش میکردند به زور بومیهای مناطق مختلف را به دین خود درآورند. آنها استفاده از زور، خشونت، قتل و راندن بومیها از زمینهایشان را نفرین خداوند میدانستند که در کتاب مقدس وعده داده شده بود کافران و کسانی که خلاف نظم الهی رفتار میکنند، دچار آن شوند.
حتی در معدود سرزمینهایی که کشیشان با آرامش و روشهای صلحآمیز مردم را به مسیحیت دعوت میکردند، شکارچیان برده و دول اروپایی اجازه نمیدادند این کار مدت زیاد به طول بیانجامد و به سرعت از همان شیوههای پیشین، برای تصرف زمینها استفاده میکردند. آنها حتی به این کشیشهای صلحطلب هم رحم نمیکردند و آنها را به زندان میانداختند.
در ادامهی فصل نویسنده ما را با تلاشهای اروپاییها و مبلغانشان برای تغییر دین مردم و پادشاهان کشورهای قوی مانند چین و ایران آشنا میکند و روشهای خاص کشیشان برای نفوذ و جاسوسی در دربار ایشان را بیان مینماید.
در فصل راهپیمایی اشک ها داستان کشف قاره ی آمریکا توسط کریستف کلمب و زندانی و شکار شدن بسیاری از سرخ پوستان ساکن در آن به عنوان برده روایت می شود. انگلیسی ها، هلندی ها، اسپانیایی ها و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی پس از رسیدن به آمریکا، برای دست یابی به منافعی همچون طلا و نقره، سرخ پوستان را به اجبار از سرزمین هایشان پراکنده کردند.
فاختهها لانه ندارند، به مباحث پولی و مالی در اروپای بعد از رنسانس (دوران استعمارگریها) میپردازد. این فصل ابتدا تاریخچهی پول (طلا و نقره) در اروپا و مستعمرات را بیان میکند و ما را با چگونگی ایجاد نظامهای مالی مانند بانک، شرکت و بورس آشنا میکند. سپس به تاثیر زیاد شدن ثروت در اثر ورود منابع طلا و نقرهی سرزمینهای استعمار شده به اروپا میپردازد؛ تاثیراتی مانند تغییر سبک زندگی و آداب غذاخوردن اروپاییها طی ۵۰ سال یا روشهای مختلف کلاهبرداری در کشورهای اروپایی.
در ادامه، تأثیراتی را که ثروتمندان نوکیسهی اروپایی روی حکومتها و سران کلیسا میگذاشتند بیان میکند؛ اثراتی که انقلاب تجاری نامیده میشد و به انقلاب کشاورزی و به دنبال آن انقلاب صنعتی در اروپا منجر شد.
در این فصل با شاعران و فیلسوفان آن روز اروپا هم آشنا میشویم و به پشت پرده و حقیقت شخصیت آنها پی میبریم.
در فصل سفر الماس نویسنده ما را با الماس بزرگ کوه نور همراه میکند و سرنوشت آن را از ابتدای حکومت بابر کورگانی، نواده تیمور لنگ، تا رسیدن به تاج ملکه الیزابت در انگلستان بیان میکند. در این سرگذشت، ما با مراحل مختلف استعمار هند آشنا میشویم؛ از زمان پادشاهان مقتدری مثل همایون و اکبر گورکانی تا زمان سلاطین خوشگذرانی چون جهانگیر.
سفر الماس از یک طرف به مناسبات نزدیک و دوستانه بین پادشاهان هند و ایران چون شاه تهماسب صفوی و از طرف دیگر به حملات کشورگشایانهی نادرشاه افشار به هندوستان میپردازد و نقش ایرانیان دیگری چون محمد سعید اردستانی را در هند بیان میکند؛ همهی اتفاقاتی که منجر به دوبار سفر کوه نور به ایران میشود.
در به دنبال کادی که فصل سوم مجموعه کتاب سرگذشت استعمار جلد دوم است، ادامه تاریخ استعمار شبه قارهی هند را بیان میکند. این فصل ابتدا تاریخ اشغال هند توسط کمپانی هند شرقی را کامل میکند. سپس به انقلاب خونین ۱۸۵۷ مردم هند میپردازد و در ادامهی آن به تغییر روند حاکمیت هند پس از ۱۰۰ سال استعمار کمپانی هند شرقی و انتقال آن به دست دولت انگلستان میپردازد؛ زمانی که آخرین امپراتور ظاهری گورکانی توسط ماموران انگلیسی تبعید میشود و ملکه انگلستان علناً هند را متعلق به خودش اعلام میکند و با تعیین نایب السلطنه برای آن، سیاستهای جدیدی را در پیش میگیرد.
با شروع این سیاستها، طبقهی جدیدی از افراد تحصیلکردهی هندی بوجود آمد که آتش زیر خاکستر انقلاب هند را به شیوهای دیگر شعلهور میکند. در ادامهی فصل با گاندی رهبر استقلال مردم هند همراه میشویم و پا به پای او با شیوهی مبارزهی بدون خشونت پیش میرویم تا سرانجامِ این مبارزه همگانی را ببینیم.
سربازان "رستم"، آخرین پادشاه سلسله ی "آق قویونلو"، به دنبال پسر هفت ساله ای به نام "اسماعیل" به لاهیجان آمده بودند. جاسوسان رستم به او خبر داده بودند اسماعیل که ماه ها بود به دنبال او می گشت، در لاهیجان پنهان شده است. اما "کارکیا میرزا علی"، حکمران لاهیجان، قسم می خورد که پای اسماعیل روی زمین گیلان نیست.
سربازان با شک و تردید زیاد از خانه ی حکمران بیرون رفتند. سومین بار بود که به دنبال اسماعیل به آن جا می رفتند و هر بار کارکیا میرزا علی همین طور برای آن ها سوگند خورده بود. در حقیقت حکمران اسماعیل کوچک را در سبدی گذاشته و از سقف یکی از اتاق های خانه اش آویخته بود تا پایش روی زمین گیلان نباشد و او قسم دروغ نخورده باشد!
"تهماسب"، پس از هشت سال، دوباره به قصری که پدرانش از آن جا بر سراسر ایران فرمانروایی کرده بودند وارد شد. هنگامی که به سراسری قصر پا گذاشت، پیرزنی که لباس خدمتکارها را به تن داشت به سوی او دوید. او را در آغوش گرفت و در حالی که اشک می ریخت سر و رویش را غرق در بوسه کرد. تهماسب با تعجب، به این پیرزن نگاه می کرد؛ نمی دانست این پیرزن چطور جرئت کرده او را در آغوش بگیرد.
اما خدمتکار پیر او را رها نمی کرد و دائم این کلمات را تکرار می کرد: "آه فرزند عزیزم، یگانه فرزندم، فرزند دلبندم." تهماسب تلاش کرد که در چشم های خیس پیر زن خیره شود و سرانجام در چشم های بی رمق او نگاه مادرش را شناخت. مادر تهماسب، همسر "شاه سلطان حسین"، ملکه ی ایران، هنگامی که افغان ها به قصر هجوم آورده بودند لباس خدمتکارها را پوشیده بود تا جان خود را نجات دهد.
"آقا محمد خان" که برای ادامه نبردهایش به پول نیاز داشت هیچ فرصتی را برای جمع کردن ثروت از دست نمی داد. در یکی از سفرهایش از روستایی فقیری خشمگین شد و به یکی از جلادانش دستور داد گوش او را ببرد. مرد روستایی به جلاد التماس می کرد که فقط نصف گوش را ببرد؛ در مقابل او هم حاضر بود چند ریال به جلاد بدهد.
آقا محمدخان که صحبت های او را شنیده بود به طرف آن ها رفت و به مرد روستایی گفت: اگر چند ریال دیگر روی آن ها بگذاری و به خود من بدهی، تو را خواهم بخشید اما ...
مردی که خودش را تاجری انگلیسی معرفی می کرد همراه فردی هندی، که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می کرد نامش"سید کرامت علی" است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می کردند. دو غریبه عجله ای برای ادامه سفر نداشتند. آن ها پس از دیدار با گروهی از ترکمن ها به ملاقات دسته ای دیگر می رفتند و در هر جمعی که می نشستند اصرار داشتند تا آن چه را از شکست سنگین ایران از روسیه دیده بودند تعریف کنند.
در حقیقت مردی که خود را تاجر معرفی می کرد "سروان آرتور کانالی"، افسر ارتش انگلستان بود که سفیر انگلستان در ایران او را مامور کرده بود تا اخبار شکست ایران و ضعف ارتش آن را میان ترکمن ها و افغان ها بپراکند و آن ها را به جدایی از ایران تشویق کند.
مردی که در ایستگاه قطاری در فلسطین روی بار و بنه اش نشسته بود و انتظار می کشید زمانی پادشاه سوریه بود. او منتظر ماموری انگلیسی بود تا او را برای رسیدن به تاج و تخت تازه آماده کند. این پادشاه آواره "فیصل" نام داشت. انگلسیی ها به شریف مکه قول داده بودند اگر علیه عثمانی قیام کند، پس از جنگ، حکومت کشورهای عربی را به پسران او خواهند سپرد. آن ها یکی از پسرهای شریف مکه را که فیصل نام داشت، برای حکومت در سوریه در نظر گرفتند و پسر دیگرش به نام "عبدالله" را برای عراق. اما پس از مدتی مجبور شدند فیصل را از سوریه بیرون بیاورند تا تاج پادشاهی عراق را بر سرش بگذارند.
"هنری استنلی" زمانی برای روزنامه ای در آمریکا خبر تهیه می کرد. او هیجان انگیزترین اخبار و ماجراها را از افریقا برای دفتر روزنامه می فرستاد؛ اما چند سالی بود که روزنامه نگاری را کنار گذاشته بود و شغل جدیدی پیدا کرده بود. پادشاه بلژیک استنلی را استخدام کرد تا سرزمین کنگو در قلب افریقا را برای او خریداری کند. استنلی راهی کنگو شد و شروع به معامله با سران آن جا کرد. او به رئیس قبیله ها هدیه هایی مانند دستمال کاغذی، کلاه، کت های روشن و شیشه های نوشیدنی می داد و از آن ها می خواست برگه هایی را امضا کنند. در این برگه ها قراردای نوشته شده بود که رئیس قبیله، طبق آن، زمین ها و جنگل های اطراف را به استنلی می فروخت.
جنگی تمام عیار آغاز شد. ناوگان انگلستان گلوله باران بندرهای چینی را آغاز کرد. چینی هایی که در تمام این سال ها به فکر ساختن نیروی دریایی قوی نبودند نمی توانستند با قدرتمندترین نیروی دریای جهان مقابله کنند. یکی از افسران چینی راه حلی پیشنهاد کرد: "تعدادی میمون را به ساحل می بریم. به پشت هر میمون هفت فتیله ی انفجاری می بندیم و با قایق به کشتی های دشمن نزدیک می شویم. فتیله ها را آتش می زنیم و میمون ها را روی عرشه کشتی رها می کنیم. اگر بخت با ما یار باشد، آتش فتیله ها به بشکه های باروت می رسد و کشتی های انگلیسی را منفجر می کند.
صدها سال پیش جشن عجیبی در شهر ونیز در ایتالیا برگزار میشد. حاکم شهر در روز مشخصی با قایق به وسط دریا میرفت. حلقه ازدواجی را از جیبش در میآورد، لحظهای آن را به طرف دریا میگرفت و بعد آن را با احترام به درون آب میانداخت. حاکم به این صورت با دریا ازدواج میکرد و صاحب آن میشد.
این مراسم نشانهی فرمانروایی ونیز بر دریا بود؛ شهری که دریانوردان مشهوری داشت و از تجارت دریایی به ثروت فراوانی رسیده بود.
بازرگانان ونیزی کالاهای شرقی مثل ادویه، پارچه، فرش و ابریشم را از کشورهای آسیایی میخریدند و در اروپا میفروختند.
ونیز به ثروتمندترین شهر اروپا تبدیل شده بود. تجار از شمال و جنوب اروپا راهی ونیز میشدند و در ساحل، منتظر کشتی های میماندند که به بندرهای مصر و سوریه رفته بودند.
سکههای طلا و نقره از سراسر اروپا به ونیز سرازیر میشد.
اما همه ثروتمندان ونیز بازرگان و دریانورد نبودند؛ گروهی از آنها افرادی بودند که با بدست آوردن پول، از سفرهای دریایی دست کشیده و خود را از خطرهای آن آسوده کرده بودند. آنها به تاجرانی که از بقیه کشورهای اروپایی به ونیز میآمدند پول قرض میدادند و پس از مدتی پول بیشتری را از آنان پس میگرفتند؛ کاری که روحانیون مسیحی هم آن را حرام میدانستند. این افراد روی نیمکتهایی به نام بانکی مینشستند و به معامله با تجار مشغول میشدند.
سالها بعد تجارت پول که در بین ونیزیها رواج داشت در بقیه کشورهای اروپایی هم رایج شد. آنها از نیمکتهای ونیزی یا بانکی الگوبرداری کردند و موسسههایی به نام بانک شکل گرفت.
مهدی میرکیایی متولد 1352 تهران است. تحصیلات ایشان دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام می باشد و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هستند. میرکیایی تاکنون 74 عنوان کتاب داستانی برای کودکان و نوجوانان و 4 کتاب در حوزه تاریخ معاصر منتشر کرده است.
در همین روزها مردی که خودش را تاجری انگلیسی معرفی میکرد، همراه فردی هندی که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا میکرد نامش «سید کرامت علی» است، از تبریز به سوی استرآباد، گرگان امروزی، به راه افتادند.
تاجر انگلیسی مانند سید کرامت علی، فارسی و ترکمنی را به خوبی صحبت میکرد. آنها در استرآباد توقف نکردند و به سرعت به دیدار قبایل ترکمنی که در بیرون شهر اقامت داشتند، رفتند. مرد انگلیسی مدعی بود برای خرید پارچه از «خیوه» شهری که امروز در کشور ازبکستان قرار دارد راهی سفر شده است.
این دو مسافر در میان ترکمنها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگهای ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت میکردندو دو غریبه عجلهای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمنها به ملاقات دستهای دیگر میرفتند و در هر جمعی که مینشستند اصرار داشتند تا آنچه را از شکست سنگین ایران از روسیه دیده بودند، تعریف کنند.
سید کرامت علی تاکید میکرد گه ارتش ایران بسیار ضعیف شده است و در هر گوشه کشور، اگر کسی پرچم استقلال و جدایی از ایران را بلند کند، پیروزیاش حتمی است. این دو مسافر، چهار ماه را در میان ترکمنها گذراندند و در حالی که وانمود میکردند به سوی خیوه میروند، راه خود را کج کرده، راهی مشهد شدند.
خرید کتاب سرگذشت استعمار در فراکتاب با تخفیف ویژه در دسترس است. همچنین هر یک از سه جلد این مجموعه هم در لینکهای ذیل در دسترس است.
خرید کتاب سرگذشت استعمار جلد اول
خرید کتاب سرگذشت استعمار جلد دوم
خرید کتاب سرگذشت استعمار جلد سوم
مشخصات مجموعه کتاب سرگذشت استعمار را در جدول ذیل ببینید.
مشخصات | |
ناشر: | سوره مهر |
نویسنده: | مهدی میرکیایی |
زبان: | فارسی |
تعداد جلد کتابها: | 3 |
موضوع: | داستان تاریخی مستند |
نظر دیگران //= $contentName ?>
چاپهای جدیدش خیلی جذابه...