شعر یکی از بهترین راه های تخلیه هیجانات و بیان احساسات است. حسین پورسلطانی شاعر کتاب مرغ گرفتار، با بهره مندی از ذوق شاعرانه ی خود به بیان احساسات در قالب شعر می پردازد. اشعار این مجموعه دارای قالب ها و موضوعات متنوعی هستند اما در یک نگاه کلی می توان آن ها را در دو گروه اشعار عارفانه و عاشقانه دسته بندی کرد. بخشی از اشعار مجموعه، بیانگر احساسات شاعر پس از اتفاقات معنوی و عارفانه ای است که در بازه سال های 1393-1395 در جریان زندگی برای ایشان حادث شده؛ بعضی اشعار مربوط به دوران عاشقی و لحظات رسیدن و جدایی ها و تعدادی از آثار، حالات روحی پس از دوری از عشق زمینی و شناخت بهتر عشق معنوی وی بوده است که با قلم به رشته ی تحریر درآمده است.
شاعر این مجموعه نگاه خاصی به احساسات و بار عاطفی کلمات در اشعارش دارد. شاید گاه کلماتی را استفاده کرده که بیشتر در اشعار ادبیات کهن به چشم می خورد و گاه لغت های جدید عامیانه را مناسب اشعار خود دیده باشد. گاه از استعاره استفاده کرده و گاه واج آرایی را در اشعار به کار برده است؛ اما تمام این موارد به صورت ناخودآگاه در اشعار وی ظاهر می شود. لکن انتخاب نام «مرغ گرفتار» برای این مجموعه شعر، بر اساس یکی از اشعار مجموعه به همین نام صورت گرفته است. از آن جهت که مرغ یک پرنده است اما بال پرواز ندارد و به نوعی گرفتار و درمانده است؛ انسان نیز در این دنیا گرفتار است و آن گاه که معشوق حقیقی را می یابد تلاش می کند که از این بام برخیزد و به سوی او به پرواز در آید؛ غافل از آن که باید تا روزی معین زندگانی کند و تا آن روز در این دنیا به مانند مرغی بی پر و بال، اسیر و گرفتار خواهد بود. در شعر دیگری شاعر به این موضوع اشاره می کند و از معشوق حقیقی می پرسد: «چگونه از این بام برخیزم؟» و با رجوع به کتب معنوی اشاره ای به خطبه ی متقین در نهج البلاغه دارد.