کتاب بدن سخن می گوید نوشته ی جو ناوارو و ماروین کارلینز، ارتباط غیر کلامی، زبان ایما و اشاره و نحوه ی درک حالات افراد را توضیح می دهد.
بر خلاف بسیاری از کتاب های دیگر در مورد رفتار غیر کلامی، اطلاعات ارائه شده در کتاب بدن سخن می گوید (What every BODY is saying) براساس حقایق علمی و یافته های امتحان شده ی میدانی به جای عقاید فردی و فرضیات ذهنی است. عموم مردم فکر می کنند که زبان بدن فقط برای مجریان تلویزیونی، بازیگران، نیروی پلیس یا کارآگاهان کاربرد دارد، در صورتی که زبان بدن، زبان خاموش هر انسان است که ناگفته های هر شخص را به صورت فیزیکی به بدن انتقال می دهد که ما این انتقال را هر روز با چشم ها و بدنمان حس می کنیم؛ اما کمتر به مفهومش دقت می کنیم.
در این اثر موضوعی مطرح می شود که در کتاب های منتشر شده ی دیگر اغلب اوقات نادیده می گیرند:« نقش بسیار مهم سیستم اعضا و جوارح مغز انسان برای درک و استفاده ی موثر از سرنخ های غیر کلامی.» این کتاب را بخوانید و اطلاعات غیر کلامی تان را افزایش بدهید. شما می توانید بر زبان ساکت بدن مسلط باشید. خواه به دلیل پیشرفت در شغلتان زبان غیر کلامی را مطالعه کنید و خواه به سادگی به دلیل بهتر سر کردن با دوستان و خانواده تان، در هر دو حالت این کتاب برای شما طراحی شده است.
با خواندن کتاب بدن سخن می گوید احساسات و رفتارها را رمزگشایی و از مشکلات پنهان اجتناب کنید و به دنبال رفتارهای فریبکارانه بگردید. همچنین خواهید آموخت چطور حالات و رفتار بدنتان بر طرز تفکر رئیس، خانواده، دوستان و غریبه ها تأثیر می گذارد. شما خواهید فهمید:
- غرایز، محرک حالات و رفتار بدن هستند.
- چرا صورت کمترین احتمال را برای سنجش احساسات حقیقی فرد دارد؟
- شست، پاها و پلک ها چه چیز را در مورد روحیات و انگیزه ها افشا می کند؟
- قدرتمندترین رفتارهایی که اعتماد به نفس و احساسات واقعی ما را نشان می دهند، کدام است؟
- رفتارهای غیر کلامی ساده به سرعت اعتماد ایجاد می کند.
- رفتارهای غیر کلامی به سرعت اقتدار را منتقل می کند.
این کتاب که مملو از نمونه ها و تجربه های حرفه ای است، شیوه ی جدید قدرتمندی برای جهت یابی در جهان ارائه می کند.
جو ناوارو (Joe Navarro) فرد مهمی است که علاوه بر افشای قاتل یخ شکن، طی بیست وپنج سال فعالیت در دایره ی پلیس تجسس، هزاران مجرم از جمله «جاسوس های حرفه ای» را دستگیر کرده است. او چطور توانست این کار را انجام بدهد؟ اگر از او بپرسید، به آرامی جواب می دهد: «این کار را مدیون توانایی خواندن زبان بدن دیگران هستم.»
جو تمام وقتش را برای بررسی، بهبود بخشیدن و به کار بردن علم ارتباطات غیرکلامی سپری کرده است، اظهارات صورت، حالت های تصنعی، حرکات فیزیکی، فاصله ی بدن، لمس کردن، حالت بدن، حتی لباس پوشیدن، تا رمزگشایی کند مردم به چه چیز فکر می کنند، قصد دارند چگونه رفتار کنند و آیا اظهارات آن ها صحت دارد؟
در هر صورت این موضوع برای شما خوانندگان، خبر خوبی است، چون همان دانش غیر کلامی که جو برای استاد شدن در «دستگیری جاسوس»، «دروغ سنجی انسان» و مربی گری در دایره ی پلیس تجسس به آن اتکا کرده است، چیزی است که به شما خواهد گفت تا بتوانید احساسات، افکار و نیات اطرافیان خود را بهتر بفهمید. جو به عنوان یک نویسنده و تعلیم دهنده ی معروف، به شما خواهد آموخت چطور مثل یک متخصص مشاهده و رفتارهای غیرکلامی دیگران را رمزگشایی کنید تا بتوانید تعامل موفق تری با آن ها داشته باشید. برای کسب وکار یا سرگرمی، این دانش و آگاهی، زندگی شما را غنی می کند.
در بخشی از کتاب بدن سخن می گوید می خوانیم:
هنگام بررسی رفتار و حالات بدن، اغلب افراد مشاهده شان را از بخش بالایی بدن فرد (صورت) شروع می کنند و پایین می آیند. برخلاف این واقعیت که صورت بخشی از بدن است، اغلب اوقات برای بلوف زدن و پنهان کردن احساسات واقعی استفاده می شود. راهکار من مخالف این است. من که هزاران مصاحبه انجام داده ام، یاد گرفته ام اول روی پاهای مظنون تمرکز کنم؛ سپس در طی مشاهداتم به سمت بالا حرکت کنم تا وقتی که سرانجام همه ی حرکات صورت او را ارزیابی کنم.
هنگامی که سخن از صداقت به میان می آید، حرکت از پاها به سمت سر یعنی صداقت کاهش یافته است. متأسفانه، ادبیات اجرای قانون طی شصت سال گذشته، شامل تمرکز بر صورت هنگام انجام مصاحبه یا تلاش برای خواندن ذهن افراد بوده است. چیزی که خواندن صادقانه را پیچیده تر می کند، این واقعیت است که اغلب مصاحبه کنندگان با اجازه دادن به مصاحبه شوندگان برای پنهان کردن پاهایشان زیر میز، کار را پیچیده تر می کنند.
دلیل خوبی برای ماهیت پر فریب اظهارات صورت ما وجود دارد. ما با صورتمان دروغ می گوییم چون این کاری است که از بچگی به ما آموخته اند تا انجام دهیم. وقتی صادقانه به غذایی که والدینمان پیش رویمان گذاشته اند، واکنش نشان می دهیم، آن ها غر می زنند:«خودت را این شکلی نکن» و می گویند:«وقتی پسر عموهایت می آیند، حداقل شاد به نظر برس» و شما یاد می گیرید به زور لبخند بزنید. والدین و جامعه به ما می گویند برای هماهنگی با اجتماع با صورتمان چیزی را پنهان کنیم، فریب دهیم و دروغ بگوییم.
بنابراین، تعجبی ندارد که در انجام این کار، ماهر می شویم، آن قدر خوب که در واقع در یک گردهمایی خانوادگی چهره ای شاد به خود می گیریم، تا آن جا که ممکن است به نظر برسد اقوام همسرمان را دوست داریم؛ اما در واقع فکر می کنیم چه کاری کنیم که زودتر از پیش ما بروند.
کنگره :
BF637 /ز2ن2 1393