و گویند و چه خوش گویند که موسیقی اشرفِ صناعات باشد و واضعانِ این صناعت حکمای الهی چون: فیثاغورِث و افلاطون و ارسطو و بطلمیوس و باربَد و نکیسا بوده اند؛
حکیمی که می گوید: من استماعِ نغمه یی چند از حرکاتِ فلکی می کنم و آن نغمات در حنجره ی خیالِ من متمکّن گشته، و آن گاه از آن اصول، قواعدِ این علم بنهادند.
و امروزه روز، موسیقی، این هنر مظلوم و مهجور که میراثی با ارزش از گذشتگان است، آن گاه با ارزش خواهد ماند که آن را به عنوان میراث بدانیم. این تلقّی، محصول آزادی، فراغت و رفاه است! با این همه هرجا و هرگاه فریاد برآوریم که: «هنر نزد ایرانیان است و بس»! بی فایده خواهد بود تا به این مهم دست یابیم...