عرش ارشیا

معرفی کتاب عرش ارشیا

کتاب عرش ارشیا، کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی؛ به روایت برخی خاطرات، شرح حال و زندگی‌ نوجوانی مسجدی و قرآنی به نام ارشیا مداحی پرداخته که دارای خاطراتی نظیر؛ "وظیفه، مظلوم گمنام، سلام بر ابراهیم، اقامه‌ی نماز، شهید ابراهیم هادی، احترام به والدین، نماز قضا، ورزش و بازی، پرتلاش و بااراده، بزرگ مرد کوچک، بخشندگی" و دیگر خاطرات می‌باشد.

گزیده کتاب عرش ارشیا

بخشندگی
خیلی بخشنده بود. از چیزهایی که خیلی به آنها علاقه داشت به راحتی می‌گذشت. یک تسبیح داشت که خیلی زیبا بود و خیلی هم دوستش داشت. بعد از مدتی به او گفتم: «ارشیا تسبیحت خیلی قشنگه» گفت: «این تسبیح‌ رو می‌گی؟» بعد تسبیح‌ رو به من داد و گفت: «بگیر، این تسبیح برای تو» گفتم: «نه، اصلاً منظورم این نبود» اما او قبول نکرد و با اصرار تسبیح را به من داد.

خبر داشتم که ارشیا تا الان چندین تسبیح را به دیگران داده. او هر چند وقت یکبار یک تسبیح جدید در دستش بود، چون همه را به دیگران هدیه می‌داد. می‌گفت دنیا ارزش دل بستن ندارد. من که همکلاسی او بودم نمی‌فهمیدم این حرف‌ها یعنی چی، اما ارشیا می‌گفت: شهید ابراهیم هادی هم اینگونه بود. یکبار با لباس نظامی بسیار زیبا وارد شهر گیلان غرب شد. یک نفر از اهالی آنجا به ابراهیم می‌گوید: چه لباس زیبایی؟ ابراهیم همان جا لباس را درآورد و به او هدیه داد. ارشیا خیلی هم مهربان بود. ما از کلاس دوم با هم دوست بودیم.

چند سال بعد، ارشیا دوچرخه خرید، اما من بلد نبودم. ارشیا خیلی سعی کرد به من دوچرخه سواری یاد بدهد اما نشد! در تمام این مدت، با اینکه او دوچرخه داشت و می‌توانست زودتر به خانه برود، اما این کار را نمی‌کرد و دوچرخه‌اش را دست می‌گرفت و با هم پیاده می‌رفتیم و در راه کلی با هم حرف می‌زدیم. خیلی چیزهای خوب را در همین مسیر برگشت از مدرسه از ارشیا یاد گرفتم.