سیدعماد، روایتی است از زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم محمدحسین بشیری؛ که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی تهیه و به بازار کتاب عرضه شده است.
وی متولد 29 تیر سال 1360 بود و پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان در سن ۱۹ سالگی به خدمت سپاه پاسداران درآمد. او در سال ۸۶ وارد کمیته تخریب شد و شروع به کسب تجربه و موفقیتهای بسیاری در این مسیر کرد تا در نهایت به استاد نمونه تخریب و انفجارات تبدیل شد. استاد به تمام معنا در رشتههای جودو، تکواندو، دفاع شخصی، انواع سلاحهای سرد و گرم، غواصی، صخرهنوردی، یخنوردی، کوهنوردی، برفنوردی بود و در طب سنتی تبحر خاصی داشت. به دلیل علاقه فراوانش به شهید عماد مغنیه و شال سبزرنگی که همیشه همراه ایشان بود، نام جهادی «سیدعماد» را بر او نهادند. وی در سومین اعزام خود برای حضور در جبهه مقاومت حین انجام عملیات مستشاری در تاریخ 22 آبان سال 95 به آرزوی دیرین خود رسید و ردای شهادت را بر تن کرد و در حالی که زیارت عاشورا را زیر لب زمزمه میکرد، به شهادت رسید.
یکروز خاطره ای از شهید علی چیتسازیان تعریف کردم که شب عملیات. هوای بارانی ستونی که در حال حرکت بوده، متوقف میشه. ستون حرکت نمیکند!. چند دقیقه بعد ستون مجدد حرکت میکنند. یکی از نیروها کنجکاو میشود. قضیه را پیگیر میشود. میفهمد که یک چالهای بوده هنگام حرکت نیروها داخل چاله میفتادن. باعث کند شدن حرکت میشده، شهید چیتسازیان با خوابیدنش در چاله، باعث میشود بچهها پایشان را روی جسم شهید چیتسازیان بگذارند. این کار باعث میشود که ستون تند حرکت کند. در آخر پرس و جو میکنند که چه کسی بوده که داخل چاله در حالت سجده خوابیده بود. بچهها از رویش رد میشدند؟ بعد که از جایش بلند میشود، متوجه میشوند که شهید علی چیتسازیان است.
محمدحسین عاشق شهید چیتسازیان بود. وقتی که این خاطره را شنید، علاقهاش بیشتر شد. خود محمدحسین شباهت زیادی به شهید علی چیتسازیان داشت، ما به شوخی به محمدحسین میگفتیم حاج علی آقا. شهید چیتسازیان جمله معروفی دارند که مقام معظم رهبری چندین بار گفتهاند: « کسی میتواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند، که در سیم خاردارهای نفس خود گیر نکرده باشد.» و شهید مدافع حرم محمدحسین بشیری جمله زیبایی دارد: «کسی میتواند تخریبچی باشد، که اول نفس خود را تخریب کرده باشد، اساس تخریب، تخریب هوای نفس است.»