امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
3,000
نظر شما چیست؟
یکی بود, یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در یک جنگل انبوهی, گنجشکی مشغول طبابت بود و همه ی اهالی جنگل به او آقای دکتر می گفتند. متأسفانه این گنجشک دچار فراموشی شده بود. او هر کاری را نیمه کاره انجام می داد.

روزی از روزها یک کبوتر که منقارش شکسته بود, نزد گنجشک رفت و گفت: آقای دکتر! می توانی به من کمک کنی؟
دیویی :
‫‮دا‬‭590‫‬‭ز23گ 1388
کتابشناسی ملی :
1719383
شابک :
978-964-7722-82-7
صفحات کتاب :
12

کتاب های مشابه گنجشک فراموشکار