«شب تلخ» فیلم نامه ای از شاهین فولادوند است که داستانی جنایی را روایت می کند. ترانه دختری بیست وپنج ساله و دانشجو مرتکب قتل شده است. او در یک درگیری دختری به نام ستاره پورمند که هم و سن و سال خودش بوده را با یک گلدان چینی به قتل رسانده.
داستان از صحنه قتل آغاز می شود، خانم سرگرد توکلی به همراه ماموران نیروی انتظامی به محل حادثه آمده اند و ترانه مبهوت از اتفاقی که افتاده میان جمع ایستاده است. ظاهرا سرگرد توکلی و ترانه یکدیگر را می شناسند. چون توکلی ترانه را در اولین برخورد به نام صدامی کند. مامورین ترانه را سوار ماشین کرده و می برند و داستان با پیگیری این قتل ادامه می یابد:
«قاضی: لطفاً اجازه بدید خانم وکیل ... (رو به ترانه) چه چیزی باعث شد که دست به قتل ایشون بزنید؟ نکنه می خواید که قتل رو انکار کنین ...؟
ترانه: نه ... من که انکار نکردم، ستاره رو خودم کشتم ...
سودابه نالان و معترض برمی خیزد ...
سودابه: چرا کشتیش؟ مگه دخترم چه بدی در حق تو کرده بود؟ ... خودم انتقام ستاره رو ازت می گیرم قاتل بالفِطره ...
قاضی: لطفاً آروم باشید خانم ... (رو به ترانه) ادامه بدید ... چرا ایشون رو به قتل رسوندید؟
ترانه سکوت کرده و بغض اش می ترکد و گریه را سر می دهد ...
قاضی: چرا دارید حقیقت رو انکار می کنید در حالی که به قتل اعتراف کردید؟ با این حال، همه چی بر علیه شماست پس به عنوان آخرین دفاعیاتتون حرفاتون رو بزنید ...»
کنگره :
PN۱۹۹۷/۲ /ش۲ ۱۳۹۶
شابک :
978-964-374-758-9
نظر دیگران //= $contentName ?>
با سلام. بسیار کتاب خوب و جذاب و روانی بود. هیجان برانگیز و عالی. من قلم نویسنده کتاب رو تحسین میک...