کتاب سه شنبه ها با موری نوشته ی میچ آلبوم نویسنده و روزنامه نگار امریکایی و ترجمه ی الهام سادات یاسینی می باشد و توسط انتشارات آلاچیق کتاب منتشر شده است.
سهشنبهها با موری کتاب جذاب و پرکششی است که توانسته قلب میلیونها خواننده در سراسر جهان را تسخیر کند. نویسنده به گونه ای آن را نوشته که خواننده تشویق شود، در مورد زندگی خود فکر کنند و هدف دار و با معنا زندگی کند. کتاب به سبکی ساده و با قلمی روان نوشته شده و برای هر سن و پیشینه ای می تواند مفید باشد.
نویسنده، خلاصه ای از ماجرای کتاب سه شنبه ها با موری را این گونه آورده است: آخرین کلاس استادِ پیر من با عنوان «درس زندگی» هر هفته در خانه اش و کنار پنجره اتاق مطالعه او برگزار می شد. او از آن جا برگ ریزان درختچه ی کوچک ختمی با گلبرگ های صورتی را تماشا می کرد. سه شنبه ها روز دیدار ما بود. کلاس پس از صرف صبحانه آغاز می شد و درس درباره معنای زندگی و آموختن تجربه بود.
با این که پس از کلاس نمره ای داده نمی شد، امتحانات شفاهی هفتگی به قوت خود باقی بود. انتظار می رفت به سؤالات پاسخ دهی و البته سؤالات خاص خودت را مطرح کنی. همچنین لازم بود حین کلاس و پس از آن، وظایف دیگری را نیز عهده دار شوی؛ مثلاً زیرسر استاد را مرتب کنی تا روی بالش احساس راحتی کند، یا این که عینکش را روی بینی اش بگذاری. البته بوسیدن استاد موقع خداحافظی امتیاز اضافی داشت.
برای حضور در کلاس نیازی به کتاب نبود؛ اما در کلاس به درس های بسیاری مانند عشق، کار، رابطه، خانواده، سن، بخشش و در نهایت مرگ پرداخته می شد. عاقبت، آخرین جلسه نیز خیلی مختصر و فقط با گفتن چند واژه به پایان رسید.
و البته مراسم خاک سپاری جایگزین جشن فارغ التحصیلی شد.
امتحانِ نهایی گرفته نشد؛ اما قرار بود که جستاری بلند بنویسم در باب «آنچه از کلاس فراگرفته ام» و این نوشتار، جستار من از این کلاس است.
آخرین کلاس زندگی استاد پیر من، فقط و فقط یک دانش آموز داشت و آن من بودم.
نسخه ی چاپی کتاب سه شنبه ها با موری را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.
او مثل همه ی بچه های ته تغاری بزرگ شد؛ نازپرورده و دوست داشتنی که از درون رنج کشیده بود. آرزو داشت خواننده یا بازیگر شود. سر میز شام برایمان تمام قسمت های برنامه های تلویزیونی را موبه مو بازی می کرد و وقتی می خندید، دندان های سفیدش از لابه لای لب هایش بیرون می زد و معلوم می شد. من دانش آموز خوبی بودم، اما او نبود. من مطیع بودم، اما او اعتنایی به قوانین نداشت. من سمت الکل و مواد نرفتم، اما او هرچه را که تصور کنید، تجربه کرد. کمی پس از دوره دبیرستان به اروپا مهاجرت کرد؛ چون به نظرش سبک زندگی محبوبش را در آنجا یافته بود. اما هنوز عزیزدردانه خانواده بود. وقتی با آن حالت های دیوانه وار و مضحکش به دیدنمان می آمد، اغلب سرسخت و محافظه کار رفتار می کردم.
ما با هم فرق داشتیم. استدلالم این بود که سرنوشت ما را به دو سوی متفاوت پرتاب کرد و یک مرتبه به بزرگسالی رسیدیم. در همه چیز حق با من بود، به جز یک چیز. از روزی که دایی مان از دنیا رفت، گمان می کردم من هم بیماری او را به ارث برده ام و روزی مثل او در اثر این بیماری و نا بهنگام خواهم مرد. پس با سرعت و بی قرار کار می کردم و خودم را برای سرطان آماده می کردم. بوی آن را احساس می کردم. می دانستم خواهد آمد. مانند محکومی که انتظار جلاد را می کشد.
حق با من بود. بالاخره آمد. اما من را پیدا نکرد. برادرم را در چنگال خود گرفت. او هم مثل دایی ام به نوعی نادر از سرطان پانکراس مبتلا شد. جوان ترین فرد خانواده با موهای طلایی و چشم های میشی رنگ، شیمی درمانی و پرتودرمانی را آغاز کرد. ریزش موهایش شروع شد و صورتش پوست و استخوان شد. تصورم این بود که من به این بیماری مبتلا خواهم شد؛ اما حالا برادرم، من یا دایی نبود. او جنگجو بود و روزهای نخست جوانی اش را سپری می کرد. وقتی با هم در زیرزمین خانه کشتی می گرفتیم، آن قدر پایم را فشار می داد تا از درد فریاد می کشیدم تا رهایم می کرد.
می توان گفت سه شنبه ها با موری با توجه به فروش 14 میلیون نسخه ای که داشته، توانسته تأثیر عمیقی بر خوانندگان خود در سراسر جهان بگذارد. این کتاب به بیش از 50 زبان ترجمه شده و همچنین در قالب نمایشنامه و فیلم تلویزیونی نیز در آمده است.
از عللی که آوازه ی این کتاب را در میان خوانندگان طنین انداز کرده است می توان به موضوعاتی که کتاب به آن پرداخته، اشاره کرده؛ موضوعاتی چون: عشق، از دست دادن و معنای زندگی. سه شنبه ها با موری کتابی است که خوانندگان را تشویق می کند تا در مورد زندگی خود فکر کنند و با هدف و معنادار زندگی کنند.همچنین برای بسیاری از خوانندگان الهام بخش بوده و دلیلی برایجاد تغییرات مثبت در زندگی.
درباره این کتاب خوانندگان نظرات زیادی داده اند که در این جا یک نظر را برای شما آورده ایم:
کتاب سه شنبه ها با موری علی رغم محاسن بسیار یک ایراد اساسی دارد: به جای نشان دادن حقیقت احساسات، احساسات را برانگیخته می کند و این نوعی فریب مخاطب است. مشکلی که دیگر کتاب ها و برنامه های انگیزشی هم از آن رنج می برند نظیر برنامه اپرا. جالبه که فیلم سه شنبه ها با موری به تهیه کنندگی اپرا ساخته شده. در مجموع این کتاب ها و برنامه ها طرفداران زیادی دارن، محبوبیتی که به شکلی فریبانه به دست آمده...
پزشک برا ی حدود دو ساعت کنار شارلوت و موری نشست و با آرامش و حوصله به تمام سؤالاتشان پاسخ داد. هنگام ترک مطب جزوه ای به آن ها داد که حاوی برخی اطلاعات درباره بیماری بود، گویی آن ها حالا حساب بانکی باز کرده اند.
...
البته دنیا بی آن که کوچک ترین توجهی به این اتفاق کند، به حرکت خود ادامه می داد. موری بدن ضعیفش را تا درِ ماشین کشاند؛ گویی به درون حفره ای واژگون شده بود.
...
« معلم بر ابدیت اثرگذار است؛ هرگز نمی تواند بگو ید اثرش کی و کجا به اتمام می رسد.»
کتاب سه شنبه ها با موری pdf و یا به عبارتی نسخه الکترونیک آن را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
مشخصات کتاب سه شنبه ها با موری در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | آلاچیق کتاب |
نویسنده: | میچ آلبوم |
مترجم: | الهام سادات یاسینی |
تعداد صفحه: | 264 |
موضوع: | زندگی نامه و خاطرات، روان زرشناسی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |