مارک منسون در کتاب راهنمای خودشناسی، تلاش می کند با 3 ایده کلی شما را با ذهن تان آشنا کند. چون وقتی شما بتوانید ذهن تان را کنترل و به سمتی که بخواهید ببرید، در مسیر موفقیت قرار می گیرید. ذهن شما، سازنده تمام اتفاقاتی است که در زندگی تان رخ می دهد. شاید این حرف به نظر مسخره باشد اما چه خوش تان بیاید چه نه، تنها حقیقت موجود در زندگی است. هر اتفاقی که تا امروز تجربه کردید، مسئولش خودتان هستید. بله شما خواستید تا آن ها اتفاق بیفتند. در واقع شما در ذهن تان آن ها را ساخته اید. گفته می شود که یونانیان واژه «خودشناسی» را روی مجسمه های باستانی شان حک می کردند، آن ها از مردم دعوت می کرده اند تا لحظه ای تامل کنند و انگیزه ها و اعمال شان را مورد بررسی قرار دهند.
در بسیاری از ادیان و فلسفه های سراسر جهان، پیدا کردن خود آگاهی موضوعی محوری است. به نظر می رسد یکی از اثرات ناخوشایند ذهن خارق العاده ما در به پرسش گرفتن همه چیز، توانایی اش در به پرسش گرفتن خودش است. «من چه کسی هستم؟ چرا چنین کارهایی انجام می دهم؟ آیا می توانم تغییر کنم؟» این ها پرسش هایی هستند که به ناچار ما را وارد یک حالت خاص می کنند، اما از آن جا که من فکر نمی کنم پاسخی قطعی و همیشگی برای این پرسش ها وجود داشته باشد، این امید وجود دارد که بتوانیم درک بهتری از خودمان بدست آوریم. علم روانشناسی به روش های بی شماری نشان داده است که باورهای ما درباره خودمان، نه تنها روی رفتارها، بلکه روی ذهنیت مان از جهان هم تاثیر می گذارد. افرادی که باور دارند از دیگران باهوش تر هستند واقعا عملکرد بهتری از خودشان نشان می دهند، حتی اگر واقعا باهوش نباشند و از دانش آموزان متوسط بیشتر مطالعه نکرده باشند. افرادی که باور دارند نوشیدنی انرژی زا مصرف کرده اند نسبت به حالت عادی وزنه های سنگین تری برمی دارند حتی اگر نوشیدنی که به آن ها داده شده است حاوی هیچ چیز ویژه ای نبوده باشد. افرادی که باور دارند به خواب کم تری احتیاج دارند واقعا در شرایطی که خواب کافی ندارند عملکردشان از دیگر افراد بهتر است.
باورها، قدرت دارند و به همین دلیل است که ما باید ذهن مان را آموزش دهیم تا باورهایش را تحت نظر بگیرد و آن ها را زیر سوال ببرد. میکروکتاب راهنمای خودشناسی (self knowledge) حاوی 3 ایده ای است که برای کمک به شما طراحی شده اند تا بتوانید این کار را انجام دهید. این 3 ایده عبارتند از: 1. ذهن دو بخشی. 2. باور داشتن به چیزهای سودمند، نه چیزهای درست. 3. باور اولیه مارک منسون (Mark Manson)، نویسنده، وبلاگ نویس و کارآفرین آمریکایی است. او فارغ التحصیل رشته مدیریت مالی است، اما علاقه زیادی به روانشناسی دارد و در این زمینه مطالعات زیادی داشته است. او زمانی که کاملا ناشناس بود اولین کتابش را منتشر کرد و با اینکه کسی او را نمی شناخت، در کمتر از یکسال توانست 15 هزار نسخه از آن را بفروشد. او همچنان وبلاگش را به روز نگه می دارد و یکی از پر مخاطب ترین وبلاگ های آمریکا را دارد. در بخشی از میکرو کتاب راهنمای خودشناسی می خوانید: زمانی که ما مسئول ارزش های خودمان باشیم دیگر نیازی نیست که تقلا کنیم و جهان را با نیازهای خود هماهنگ کنیم، بلکه می توانیم ارزش هایمان را به شکلی تنظیم کنیم که با شرایطی که در جهان داریم هماهنگ باشند.
این همان تصمیم ساده ای است که بر اساس آن ما مسئولیت وضعیت و ارزش مان را بر عهده می گیریم و این امکان را برای ما فراهم می کند که کنترل هر چیزی که برای مان اتفاق می افتد را بر عهده بگیریم. به این ترتیب می توانیم تجربه های منفی را به تجربه هایی که ما را قدرتمند می کنند تبدیل کنیم. این ایده که ما خود را مسئول تمام بداقبالی هایی که برایمان اتفاق می افتد بدانیم، کاملا خلاف شهود به نظر می رسد، اما ایده درستی است. بر عهده گرفتن مسئولیت وضعیت مان به ما اجازه می دهد یک اتفاق ناخوشایندی را به ارزشی تبدیل کنیم که یکی از نیازهای ما را برآورده می کند. به این ترتیب پتانسل های زیادی در ما آزاد می شود. برای مثال فرزندان سرکش این فرصت را برای ما فراهم می کنند که والدین خوبی باشیم و نظم و مسئولیت پذیری را برقرار کنیم.
ترک شغل این فرصت را برای ما فراهم می کند که یک مسیر شغلی تازه که همیشه رویای آن را داشتیم تجربه کنیم. یک شکست عاطفی وحشتناک این فرصت را به ما می دهد تا به شکلی صادقانه خودمان را ارزیابی کنیم و بررسی کنیم که رفتارمان چگونه روی روابط مان با دیگرانی که عاشق شان هستیم تاثیر می گذارند. البته این تجربیات قطعا دردناک خواهند بود اما تجربه های منفی، بخشی از زندگی هستند. مسئله این نیست که آیا ما چنین چیزهایی تجربه می کنیم یا نه، بلکه مسئله اصلی این است که چگونه با این تجربیات برخورد می کنیم. مسئولیت پذیری این امکان را فراهم می کند که از درد و رنج به عنوان فرصتی برای پیشرفت استفاده کرده و ناراحتی ها را به نقطه قوت و کاستی ها را به فرصت تبدیل کنیم.