ماجراى جلد سوم از مجموعه «هرى پاتر و محفل ققنوس» از آن جا آغاز ميشود كه كلاس آمادگى در برابر جادوى سياه منحل ميشود. هرى اين كلاس را براى مبارزه در برابر ولدمورت قاتل پدر و مادرش تشكيل داده بود، اما پروفسور آمبريج ـ بازرس وزارت سحر و جادو به وجود كلاس پى ميبرد و آن را منحل ميكند. پس از آن براى هرى اتفاق عجيبى مي افتد و او از دريچه چشم ولدمورت ميبيند كه پدر خواندهاش سيرويوس بلك كشته ميشود. او بر خلاف نصايح پروفسور دامبلدور، خودسرانه دست به كارى ميزند كه او را در دام ولدمورت گرفتار ميسازد. اما در پى حوادثى هرى به كمك دامبلدور نجات مييابد و پروفسور به او ميگوید هرى تنها كسى است كه قادر است با ولدمورت مبارزه كند.
نظر دیگران //= $contentName ?>
هری پاتر بهترینه...