کتاب مصور حاضر، داستاني اجتماعي است که با زباني ساده و روان براي گروه سني (ب) نگاشته شده است. در اين داستان پدر با حامد به خانه دوستش رفتند. مادر و حنانه هم آماده شدند و به حرم رفتند. نزديکي حرم يک نمايشگاه بود، نمايشگاه کتاب و اسباببازي. حنانه از مادرش خواست که به نمايشگاه بروند. مادر قبول کرد و آنها به نمايشگاه رفتند.