صبح دوشنبه در مدرسه «سنت بارتی» مثل همیشه چهار نفر از کلاس سومیها دیر کرده بودند. «بیگ مور» هم دیر کرده بود؛ چون شب قبل تا دیروقت بیدار مانده بود و فیلم «لجن مرگبار» را از تلویزیون تماشا کرده بود. «جودی» هم دیر کرده بود؛ چون نمیتوانست تصمیم بگیرد کدام پیراهنش را بپوشد. «توماس» و «پیت» هم دیر کرده بودند. آقای «ماجیکا» پس از آمدن بچهها و صحبت با آنها در حادثهای عجیب گم میشوند و از هتلی مرموز سر در میآورند و... .