غزل های محمدحسن جمشیدی
صبوری نیز راه گریه را بر من نمی گیرد
کسی راه مسافر را دم رفتن نمی گیرد
مرا آن گونه می خواهی که می خواهی، چه می خواهی؟
غباری را که توفان نیز بر دامن نمی گیرد؟
تو در هر جامه ای باشی به هر تقدیر زیبایی
کسی که اهل دل باشد سراغ تن نمیگیرد
من از ترس جدایی حرف هایم را نخواهم خورد
صدای کوه زیر بارش بهمن نمی گیرد
امان از دل که می گوید بزن بر طبل رسوایی!
ولی دیوانگی های مرا گردن نمی گیرد
مرا چون دیگران دلخوش به تنهایی مکن ای عشق!
که تنهایی در این دنیا تو را از من نمی گیرد...
کنگره :
PIR۸۳۳۹ /م۵۲۴د۵ ۱۳۹۶
شابک :
978-600-03-0430-0
نظر دیگران //= $contentName ?>
دلنشین و دوست داشتنی...