داستان نمایشنامه به این صورت است که فردی به نام احد از ارومیه در تهران سرباز است . دو ساعت مانده به لحظه تحویل سال با دوستش دعوا می کند از دوستش می خواهد برای نامزدش نامه بنوسید چون خود سواد ندارد و دوستش نیز او را مسخره میکند . احد تنبیه می شود و باید 4 ساعت درکوچه پشت کلانتری زیر تیر چراغ برق نگهبانی بدهد . در این چهارساعت اتفاقات جالبی برایش می افتد و با افراد مختلفی برخود می کند . جالب تر اینکه داخل کوچه دختری است که شباهت زیادی به نامزد احد دارد و خیلی مهربان است برایش چای می آورد و سبزه و ماهی هفت سین به او می دهد و نامه ای هم برای نامزدش می نویسد.
کنگره :
PIR7953/ص622پ51389
شابک :
978-964-506-752-4
شابک دیجیتال :
978-600-03-1522-1