کتاب صبح فلسطین pdf
امتیاز
5
/
5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
5,900
نظر شما چیست؟
کتاب صبح فلسطین در سال 2009 عنوان پرفروش ترین کتاب فرانسه را از آن خود کرد و تاکنون به 14 زبان دنیا ترجمه شده است. سوزان ابوالهواء نویسنده ای فلسطینی است که جنگ را تجربه کرده و در رمان «صبح فلسطین» نیز موضوعات انسانی و اجتماعی را در لابه لای حوادث جنگ روایت می کند.
سوزان ابوالهواء (Susan albulhawa) در این کتاب زندگی چهار نسل از یک خانواده را برای مخاطب توصیف و تشریح می کند و در عین این که موضوع مقاومت مردم فلسطین را موضوع اصلی رمانش قرار داده از عشق، ایمان و غرور می نویسد.
ابوالهواء با نگارش رمان صبح فلسطین (Mornings in Jenin) در صدد است به مخاطب نشان دهد که فلسطین فقط مکانی برای جنگ نیست و انسان هایی که در آن به زندگی خود ادامه می دهند دغدغه های انسانی متفاوتی دارند.
سوزان ابوالهواء، نویسنده کتاب، یک فلسطینی - آمریکایی است که پس از جنگ 1967 به همراه خانواده خود به اردن و از آن جا به کویت و در نهایت به آمریکا پناهنده شده است. وی که متخصص در علوم پزشکی است فارغ التحصیل دانشگاه کارولینای جنوبی در آمریکا بوده و مدتی نیز طبابت کرده است، اما پس از چندی به نویسندگی و روزنامه نگاری روی آورد تاجایی که مقالات متعددی از ایشان در خصوص مسائل بین المللی به خصوص بحران فلسطین در روزنامه های آمریکایی منتشر شده است، وی هم چنین هم اکنون جمعیتی غیر دولتی در جهت حمایت از آموزش کودکان فلسطینی در لبنان و فلسطین را با کمک سازمان ملل تشکیل و مدیریت می کند.
در بخشی از کتاب صبح فلسطین می خوانیم:
یحیی تلاش می کرد تا همسرش را قانع کند «ام حسن بس کن دیگر، دیگه برای خودش آدم بزرگی شده، نمی توانیم وادارش کنیم که». اما بسیمه که انگار هیچ کدام از این حرف های شوهرش را نشنیده بود، ادامه داد: «خواهند گفت این خانواده برای قول خود ارزشی قائل نیستند، با یک دختر قول و قرار گذاشته سپس به خاطر حرف پسرمان زیر قول و قرارمان زده ایم، خواهرزاده معصوم من چه گناهی مرتکب شده که باید به خاطر یک دختر زشت بدوی به این روز بیفتد؟»
«هرچی خدا بخواهد همان می شود، بس کن دیگر خانم، تو صرفا به خاطر دوست داشتن خودت می خواهی مانع ازدواج پسرت با یک دختر بی نهایت زیبا شوی. خبرها را هر صبح نمی شنوی؟ آیا برای تو مهم نیست که هر صبح خدا صهیونیست ها، فلسطینی ها را می کشند؟ بعد از آنکه از کشتن مسیحی ها فارغ بشن به سراغ ما و هر کسی که اینطور احمقانه چشم خود را بر روی این جنایت می بندد، خواهند رفت.» یحیی در یک دستش عصا و در دست دیگرش نی را به دست گرفته و پس از آنکه اخبار بی بی سی را که به حمایت از گروه های صهیونیست می پرداخت، شنید، با نفرت از در خانه خارج شد.
سوزان ابوالهواء (Susan albulhawa) در این کتاب زندگی چهار نسل از یک خانواده را برای مخاطب توصیف و تشریح می کند و در عین این که موضوع مقاومت مردم فلسطین را موضوع اصلی رمانش قرار داده از عشق، ایمان و غرور می نویسد.
ابوالهواء با نگارش رمان صبح فلسطین (Mornings in Jenin) در صدد است به مخاطب نشان دهد که فلسطین فقط مکانی برای جنگ نیست و انسان هایی که در آن به زندگی خود ادامه می دهند دغدغه های انسانی متفاوتی دارند.
سوزان ابوالهواء، نویسنده کتاب، یک فلسطینی - آمریکایی است که پس از جنگ 1967 به همراه خانواده خود به اردن و از آن جا به کویت و در نهایت به آمریکا پناهنده شده است. وی که متخصص در علوم پزشکی است فارغ التحصیل دانشگاه کارولینای جنوبی در آمریکا بوده و مدتی نیز طبابت کرده است، اما پس از چندی به نویسندگی و روزنامه نگاری روی آورد تاجایی که مقالات متعددی از ایشان در خصوص مسائل بین المللی به خصوص بحران فلسطین در روزنامه های آمریکایی منتشر شده است، وی هم چنین هم اکنون جمعیتی غیر دولتی در جهت حمایت از آموزش کودکان فلسطینی در لبنان و فلسطین را با کمک سازمان ملل تشکیل و مدیریت می کند.
در بخشی از کتاب صبح فلسطین می خوانیم:
یحیی تلاش می کرد تا همسرش را قانع کند «ام حسن بس کن دیگر، دیگه برای خودش آدم بزرگی شده، نمی توانیم وادارش کنیم که». اما بسیمه که انگار هیچ کدام از این حرف های شوهرش را نشنیده بود، ادامه داد: «خواهند گفت این خانواده برای قول خود ارزشی قائل نیستند، با یک دختر قول و قرار گذاشته سپس به خاطر حرف پسرمان زیر قول و قرارمان زده ایم، خواهرزاده معصوم من چه گناهی مرتکب شده که باید به خاطر یک دختر زشت بدوی به این روز بیفتد؟»
«هرچی خدا بخواهد همان می شود، بس کن دیگر خانم، تو صرفا به خاطر دوست داشتن خودت می خواهی مانع ازدواج پسرت با یک دختر بی نهایت زیبا شوی. خبرها را هر صبح نمی شنوی؟ آیا برای تو مهم نیست که هر صبح خدا صهیونیست ها، فلسطینی ها را می کشند؟ بعد از آنکه از کشتن مسیحی ها فارغ بشن به سراغ ما و هر کسی که اینطور احمقانه چشم خود را بر روی این جنایت می بندد، خواهند رفت.» یحیی در یک دستش عصا و در دست دیگرش نی را به دست گرفته و پس از آنکه اخبار بی بی سی را که به حمایت از گروه های صهیونیست می پرداخت، شنید، با نفرت از در خانه خارج شد.
صفحات کتاب :
319
کنگره :
PS3602 /ب9ص2 1391
دیویی :
813/6
کتابشناسی ملی :
2846238
شابک :
978-964-374-418-2
سال نشر :
1391
نظر دیگران
این اولین کتابیه که راجب فلسطین خوندم..و چققققدر زیبا بود..روند پرجاذبه داستان، قلم قوی واقعا مجذوبم کرد..خیل...