مردان ویفری؟ ویفر دقیقا همان شکلی است که یک مرد در زندگی با آن مواجه می شود! فکر و ذهن مردان به جعبه هایی تقسیم شده که فقط و فقط ظرفیت یک موضوع را دارد. وقتی مردی مشغول به کار است تنها یکی از جعبه های او در فعالیت است. دانشمندان علوم اجتماعی این پدیده را «جداسازی» می نامند، به عبارت دیگر قرار دادن زندگی و مسیولیت ها در محفظه های کوچک تر.
در مقایسه با این رویکرد، زنان به زندگی مانند بشقابی از اسپاگتی نگاه می کنند. اگر به بشقاب اسپاگتی نگاه کنید، با رشته های زیادی روبه رو خواهید شد و حتی ممکن است بدون آنکه متوجه شوید، رشته دیگری را دنبال کنید. زنان اینگونه با زندگی روبه رو می شوند. هر موضوعی به نحوی به موضوعات دیگر متصل شده است. برخلاف مردان، زندگی برای زنان بیش از یک بعد در آن واحد است.
زنان به همین دلیل، نسبت به مردان در انجام چند فعالیت بهتر عمل می کنند. درست به همین دلیل است که زنان در هنگام گفتگو جنبه های منطقی، احساسی، ارتباطی و روحی مسایل را بهم ربط می دهند و با صحبت های طولانی می توانند مسایل را درک کنند. چرا که اینگونه رشته های درهم پیچیده را می توانند جدا کنند.
در همین حال مردان به صورت جداگانه و شخصی به سراغ جعبه های خود می روند و بررسی شان می کنند.
این تفاوت یکی از مواردی است که نویسنده به آنها اشاره می کند، او می گوید این موضوع اغلب سبب استرس زیادی در روابط می شود. زیرا وقتی زن سعی می کند تا مسایل را بهم ربط دهد، مرد که عصبی شده است از جعبه ای به جعبه دیگر می پرد و سعی می کند پا به پای زن با بحث پیش رود. مرد مات و مبهوت می ایستد و دریایی از مسایل مختلف، او را غرق می کند. وقتی صحبت های زن تمام می شود مرد حالش کمی بهتر است اما به شدت گیج است.
چقدر با بحث های مشابه و این چنینی برخورد داشته اید و بدون رسیدن به نتیجه رهایش کرده اید؟ اگر پیش از آن بحث این ها را می دانستید چند درصد امکان این وجود داشت که بحث تان کش پیدا کند؟
بسیاری از مشکلاتی که در اطراف ما اتفاق می افتد از روی ناآگاهی و شناخت کم ما نسبت به دنیای اطراف است. شناخت نسبت به این مسئله که در شرایط یکسان ، زن ها و مردها چه رفتارهایی نشان می دهند و به چه چیزی فکر می کنند، می تواند جوابی برای این سوال باشد که در اوج استرس مردان به سراغ فوتبال، کامپیوتر و بازی های رایانه ای می روند و زنان این رفتارشان را بی خیالی و بی ارزشی نسبت به خود تلقی می کنند. چرا که آنان نیاز به گفتگو دارند و می خواهند همسرشان گوش بدهد و با هم بررسی کنند.
یا اینکه در شرایطی که زنان نیاز به شنیدن دارند و می خواهند درباره مشکلات خود صحبت کنند مردان بی طاقت پای حرفهایشان می نشینند و هر لحظه به این فکر می کنند که چرا راه حل هایی که ارایه می دهند برای زنان کافی نیست و آنان همچنان در حال حرف زدن هستند. مردان در چنین شرایطی صفت غرغرو را به زنان خود می دهند و زودتر می خواهند از کنارشان فرار کنند.
در واقع در چنین شرایطی مردان در ارایه راه حل و آرام کردن همسرشان احساس ناامیدی خواهند کرد. چرا که زنان نیاز به این دارند که با گفتگو جنبه های مختلف ذهن خود را بررسی کنند، راه های ارتباطی بین احساسات، منطق و سیر روایات را پیدا کنند و در نهایت بتوانند به آرامش برسند. در واقع آنها به دنبال راه حل نیستند. آن ها به دنبال کسی هستند که شاهد تلاش آنها برای حل مسئله شان باشد. اما مردان هرگز با مشکلات اینگونه برخورد نمی کنند. آنها به سراغ جعبه های خود می روند و کاملا مسیله را فراموش می کنند. بعد از این فراموشی آنها با جمله هایی کوتاه و یک مکالمه کاملا مستقیم و ذهنی روشن راهکار خود را پیدا می کنند.
چقدر از اینکه شنیده نشده اید از روابط خود دل زده شده اید؟ چقدر پیش آمده که از جملات پشت سر هم زن ها در خود پیچیده باشید و از این همه غرغر در عجب باشید!
در جایی دیگر از کتاب نویسنده به مسئله مهم دیگری در رفتار این دو جنس می پردازد. او درباره میزان رضایت شغلی در زنان و مردان می گوید. زنان اگر در محل کار رضایت نداشته باشند در خانه نیز ناراحت خواهند بود. از آنجا که زنان همه چیز را در زندگی شان به هم ربط می دهند، کار و شغل نیز بخشی متصل به زندگی آن هاست. شغل زن، روابط او را در خانه و روابط او در خانه، شغل او را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مردان بدین شکل نیستند. برای آنان کار و خانواده دو مسئله کاملا جداست. در واقع مردان برای رسیدن به رضایت شغلی به حمایت همکاران خود نیاز دارند؛ بنابراین رضایت شغلی در مردان با حمایت همکاران به اوج خود می رسد و حمایت همسر نقش مهمی در آن ندارد.
از دیگر مساپل مهمی که در این کتاب به آن پرداخته شده، بحث تقسیم وظایف است. زن و شوهر چگونه باید مسئولیت های زندگی را تقسیم کنند؟ وظایف مرد در خانه چیست؟ زن مسئولیت انجام چه کارهایی را در خانه دارد. چه مسایلی باید همراه همدیگر انجام شود؟ آیا کارهایی هست که زنان آن ها را بهتر انجام دهند؟ یا مردان بهتر انجام می دهند؟ این ها سؤالاتی هستند که ذهن بسیاری از همسران را مشغول کرده است و هر نسلی با توجه به فرهنگ مناسب با آن دوره، جواب هایی را ارایه می دهد.
از دیرباز، عمده فعالیت های زنان در خانه بوده است. فرض بر این بوده است که زنان به داخل خانه تعلق دارند و دارای توانایی ذاتی برای مدیریت خانه هستند. مردان از سوی دیگر به کارهای خارج از خانه و فیزیکی مانند تعمیرات وسایل خانه و غیره تبعید شده اند. تصور عامه این است که مردان در انجام این موارد بهتر عمل می کنند.
جای تأسف است که این قوانین در طی سال ها وضع شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. مردانی وجود دارند که در کار خانه مهارت زیادی دارا هستند و از سوی دیگر زنانی وجود دارند که برای کار با تجهیزات مکانیکی تبحر دارند. اخیراً تحقیقی جالب روی 731 زوج شهر نشین و 178 زوج روستایی نشان داده است که جنسیت تأثیری در توسعه توانایی افراد در انجام کارهای خانه ندارد بلکه در دسترس بودن افراد مهم است. محققان یافتند که «زن و مرد تا حدی که در دسترس باشند و توانایی هایشان اجازه دهد، در کارهای خانه به همدیگر کمک می کنند.»
همانطور که میبینید تمامی این موارد مکانیزم مختلف رفتار زن ها و مردهاست. با پیدا کردن شناخت نسبت به طرف مقابل تان می توانید تعریف جدیدی از روابط خود داشته باشید و در مواقع بسیاری از احساسات منفی خود را که درباره طرف مقابل در خود حس می کنید، به شکلی منطقی بررسی کنید. در این کتاب به خوبی درباره این مسایل توضیح داده شده و با مثال و تست و سوال هایی از شما در نهایت می تواند شما را به ارزیابی درستی درباره خودتان برساند.ز
کنگره :
HQ۸۰۱/ف۱۴م۴ ۱۳۹۵
شابک :
978-964-236-743-6