امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
12,000
نظر شما چیست؟
کتاب اطلس ابر، پا را فراتر از تاریخ گذاشته و به تاریخ نگاری آینده می پردازد. گویا دیوید استیون میچل در این روایت با مصالحی که از گذشته تا به حال جمع کرده، در حال معماری کل تاریخ است و آینده بشر را بر اساس کرده های دیروز و امروزش رقم می زند.

تاریخ چیست؟ ولتر آن را مبارزه بشر برای فرهنگ و پیشرفت می داند، پیکاری که یکسره از ابتدا تا انتها با انسان بوده و خواهد بود. با این وصف، تاریخ مسیری است که بشر برای ارتقای وضعیت حیات جسمانی و روحانی اش پیموده و در آن با ناملایمات و دشواری ها دست به گریبان شده. اما تکلیف ما در قبال آن چیست؟ اگر تاریخ را تمامیِ رخداد های صورت گرفته (و صورت گیرنده) و گزارش رخدادهای مذکور در نظر بگیریم، آنگاه با دو گونه عینی (خود رخداد) و ذهنی (گزارش آن) سر و کار داریم.

به عبارت دیگر در کتاب اطلس ابر می خوانیم که وظیفه بشر در رابطه با تاریخ، مواجهه با رویداد ها و ضبط و ثبت آن هاست، زیرا به گفته هگل در غیر این صورت دلیلی بر وقوع آن ها نخواهیم داشت. بنابراین بشر برای حیات بخشیدن و زنده نگاه داشتن تقلاها و مبارزات خود در راه رسیدن به وضع دلخواهش، ناگزیر از ثبت و ضبط آن هاست و اینجاست که تاریخ نگاری سر برمی آورد.

بدیهی ست تاریخ نگاری، صرفا رویداد های بزرگ و دندان گیری مثل فتوحات و قشون کشی ها و اقوال و احوال بزرگان و دولتمردان را شامل نمی شود و اصولا هر چیزی که از احوالات هر روزگاری برجای مانده باشد به این جرگه تعلق دارد. این گونه است که یادداشت های روزانه، نامه های شخصی، گزارش های خبری و مصاحبات به مرور - و به شرط دور ماندن از گزند نابودی و تحریف - جنبه ای تاریخ نگارانه پیدا می کنند.

اگر کانت با روشن بینی تمام، هدفِ تاریخ را حکومتی کاملا عدالت و عقلانیت محور معرفی می کرد که آزادی لازم را برای به کمال رسیدن انسان تضمین می کند و با حکومت های مشابه در صلح پایدار باقی می ماند، اینجا در کتاب اطلس ابر (The Cloud Atlas) میچل نشان می دهد که تکرار موتیف استعمار، نسل کشی، زورگویی، برده داری و استثمار در سرتاسر تاریخ، مانع از تحقق این هدف شده و نه تنها مانع از رسیدن او به کمال می شوند، بلکه زوال او را نیز رقم می زنند. از سویی می توان موضوع روایت میچل در کتاب اطلس ابر را همان موضوع تاریخ فلسفیِ هگل دانست؛ یعنی خودشناسی و خودآگاهی (مرحله به مرحله ی) روحِ ملت ها و اقوام از چیستی خود و وقوف بر این که اعمالشان دال بر چه است.

یک روز باشکوه، جهانی سراسر غارتگر خود را از پای در خواهد آورد. هر کس به فکر خویش خواهد بود تا جایی که دیگر کسی باقی نماند. خودپرستی روح هر کسی را زشت می کند؛ خودپرستیِ نوع بشر عامل انقراض آن است. از جهتی می توان کتاب اطلس ابر را به لحاظ تاثیری که انسان های در دوره ها و مکان های جغرافیایی مختلف بر هم می گذراند نیز در نظر گرفت. تاثیری دومینویی که خاطره نویسی ها، یا نامه های به ظاهر بی اهمیت افراد معمولی می تواند بر آیندگان بگذارد و میچل در این رمان جوری مهره های خود را می چیند تا با چیرگی حرکتی رفت و برگشت (از گذشته به آینده و دوباره بازگشت به گذشته) را رقم بزند.

دیوید میچل (David Mitchell) متولد 1969 در انگلستان است و چند سالی را بعد از ازدواجش در ژاپن زندگی کرده. او به جز «اطلس ابر»، چهار رمان دیگر هم نوشته: «سایه نوشت»، «رویای شماره 9»، «قوی سیاهِ سبز»، «هزار خزان جیکوب دزوت». در مجموع دوبار به خاطر «رویای شماره 9» و «اطلس ابر» نامزد دریافت جایزه بوکر شده. در سال 2007 مجله تایم میچل را به عنوان یکی از صد چهره تاثیرگذار جهان معرفی کرد. در حال حاضر او در حال نوشتن رمان ششم خود است و همراه همسر و دو فرزندش در ایرلند زندگی می کند.

دیوید میچل در مورد ایده ساختار این رمان گفته که اولین بار وقتی «شبی از شب های زمستان مسافری» ایتالو کالوینو و روایت های نیمه تمام آن را خوانده با خود گفته اگر آینه ای در انتهای این رمان قرار می گرفت و نیمه دوم آن از روایت انتهایی به ابتدایی بر می گشت، چه شکلی پیدا می کرد و به این ترتیب به شکل کنونی اطلس ابر رسیده. کتاب اطلس ابر برنده جایزه بهترین کتاب بریتانیا برای بهترین داستان ادبی شده است.

در بخشی از کتاب اطلس ابر می خوانیم:

«آن سوی دهکده سرخپوستان، در ساحلی متروک، به رد پاهای جدیدی برخوردم. از میان جلبک ها و نارگیل های دریاییِ گندیده و بامبوها، ردپاها مرا به صاحب خود رساندند. مردی سفید پوست، با پاچه ها و آستین های تا خورده، ریشی مرتب و یک کلاه خز فوق العاده بزرگ. با چنان دقت و جدیتی با یک قاشق چای خوری مشغول کندن و الک کردن ماسه خاکستری بود که تا وقتی از فاصله ده یاردی به او سلام کردم متوجه حضورم نشد. این گونه بود که با جناب دکتر هنری گوس، جراحی از نجبای لندن آشنا شدم. ملیت او برای ام تعجب آور نبود. چرا که هیچ آشیانه متروک یا جزیره دور افتاده ای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشه ای قابل مشاهده نباشند.

آیا جناب دکتر در این ساحل نکبت بار چیزی گم کرده بودند؟ آیا من می توانستم کمکی به ایشان بکنم؟ دکتر گوس سرش را تکان داد و گره دستمالش را باز کرد و با غروری آشکار محتویات آن را نشان داد. «دندان، جناب، این جام های مینایی، هدف جستجوی بنده هستند. در سالیان گذشته این کرانه روستایی محل سورچرانی آدمخواران بوده، بله، جایی که قوی تر ها، ضعیف ترها را می بلعیدند و دندان ها را به بیرون تف می کرده اند، همان طور که جنابعالی یا بنده هسته گیلاس را تف می کنیم. اما این دندان های آسیاب، حضرت آقا، تبدیل به طلا خواهد شد. چه طور؟ یک صنعتگر خیابان پیکادلی که برای نجیب زادگان دندان عاریه ای می سازد مبلغ سخاوتمندانه ای برای دندان های انسان می پردازد. می دانید با یک چهارم پوند از این دندان ها چه قدر عایدم می شود، قربان؟»

اعتراف کردم که نمی دانم.
صفحات کتاب :
624
کنگره :
PZ3‏‫‭/م9‮الف‬6 1393
دیویی :
823/92
کتابشناسی ملی :
3175657
شابک :
978-964-374-481-6
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه اطلس ابر