جنگ سخت است. زن و مرد نمی شناسد. آخرین روز شهریور سال 1359 زن و مرد ایرانی به کار خودشان بودند که عراق جنگی وسیع را علیه ایرانی ها آغاز کرد. جنگی که دست کم در روزهای نخست بیش تر زنان را درگیر خود کرد تا مردان. خانه کاشانه برخی را بر سرشان خراب کرد برخی را از شهرهایشان آواره کرد و برخی را به میدان نبرد کشید. و وقتی ادامه یافت، روز به روز زنان بیش تری را درگیر کرد. زنانی را که در شهرهای دورتر بودند و رزمندگان خط مقدم را پشتیبانی می کردند. چه با فرستادن پسران و هم سرانشان به میدان نبرد چه با تحمل صبورانه شهادت، اسارت و جان بازی آن ها و چه با حضور در ستادهای پشتیانی و کار شبانه روزی.
در کتاب نگاه پرباران تلاش کرده ایم حضور هشت ساله ی زنان را در جنگ عراق علیه ایران روایت کنیم. روایتی که قرار است زن را بخشی از جنگ ببیند و بر بخش هایی از جنگ نور بتاباند که زنان بیش تر حضور داشته اند. امید که تلاشی موفق داشته باشیم.
نظر دیگران //= $contentName ?>
خب من نویسنده کتاب هستم قطعا نمره بالایی میدهم چون خیلی برای تولید این اثر زحمت کشیدم....