کتاب حاضر مجموعهای از خاطرات از شهید «علی محمودی وند» است که در قالب داستانهای کوتاه نگاشته شده است. نگارنده در این کتاب بنا دارد تصویرهای سالهای جنگ را در قالب خاطرههای بازنویسی شده برای آنها کانسارها را ندیدهاند، نشان بدهد. این کتاب راهی است بر زمینه نسبتاً بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعهها و گفتهها. در یکی از این خاطرات میخوانیم: «اوج انقلاب، ده، دوازدهساله بود. اول شب میرفت بیرون، آخر شب میآمد. پخش اعلامیه، شعارنویسی روی دیوارها، خلاصه هر کار که از دستش برمیآمد انجام میداد».