نظریه افلاک نه گانه و تبیین آن در فلسفه اسلامی بر طبیعیات قدیم که میراث ارسطو 385 ق است و همچنین بر هیئت بطلمیوس (100 م) اخترشناس و جغرافیا دان مشهور یونانی که در اسکندریه می زیسته است منطبق است، به باور بطلمیوس زمین در مرکز عالم به گونه یک جرم ایستا موقعیت دارد و خورشید و ما ه و سیارگان و ستارگان هم به گرد آن درگردشند، این نظریه به مدت 1500 سال بر اندیشه متفکران و اندیشمندان حاکم بوده است.
اما امروزه علم هیأت جدید که منظومه شمسی را به طور دقیق و رصد و بررسی و محاسبه می کند، به طور یقین می دانیم که خورشید مرکز این منظومه است و سیارات دیگر حول محور آن درگردشند، رأی و آراء هیأت قدیم «ارسطو و بطلمیوس و ...» که زمین را مرکز مفروض عالم می دانستند و فلسفه ای که از این تفکر و دیدگاه برآمده و فلاسفه اسلامی نیز به شدت و حدّت از آن تبعیت و دفاع کرده اند را به بطلان کشانده است، البته توجه خاص فلاسفه در این موضوع و عمق نظر ایشان در این مسئله فراتر از محاسبات نجومی است و به این موضوع از زاویه «کیهان شناسی» فلسفی توجه نموده اند.
کنگره :
QB981/ط4ف8 1394