امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
4,400
نظر شما چیست؟
«عمارت چوبی» داستان زندگی یک خانواده بزرگ است. شروع داستان از زبان زنی روایت می شود که بعد از ازدواج در عمارت پدری همسرش، زندگی می کند.

«زهرا شعفی» فضای خانه و شخصیت هریک از افراد خانواده را به شکلی توصیف می کند که خواننده خود را در فضای عمارت چوبی احساس می کند.

برشی از داستان:

... همه چیز در عمارت چوبی عجیب است. عمارتی که اسکلت چوبی اش را نه موریانه ها خراب می کنند، نه باران های بهاری و پیوسته تهران. مادرم طی دو سالی که برگشته ایم، هر پنجره ای به سمت باغ باز می شود را می بندد و پرده ها را باشتاب می کشد! کمتر به اتاقم می آید. دم در می ایستد و همان طور که حرف می زند به پنجره باز اتاق خیره می شود. هیچ طوری نمی شود او را با باغ آشتی بدهم. می گوید چیزهایی دیده که ترجیح می دهد هرگز به من نگوید...


.... علی اُف گفته بود فامیل و دوستان خوبی در شهر مشهد دارد و ما را از طریق عشق آباد به سرخس و بعد به مشهد و از آنجا اگر لازم باشد به تهران خواهد فرستاد و همان وقت بود که پدر به طور قاطع تصمیم گرفت ما را همراه علی اُف به دیاری غریب که فقط نامش را شنیده بودم بفرستد.

مادر موهای بلند سیاهش را کوتاه کرد و آنها را در پارچه ای کتان، کنار تختش پنهان کرد. شال سیاهی را به نشانۀ عزادار بودن روی سر و شانه هایش انداخت.

پدر دست های مادر را محکم گرفته بود و قسم می خورد که به زودی و بعد از سر و سامان دادن حساب و کتابهایش به ما خواهد پیوست. دوست داشتم هفده ساله نبودم تا می توانستم مثل کودکیهایم زار بزنم و بگویم هرگز بدون پدر به سفر نخواهم رفت.
صفحات کتاب :
103
کنگره :
PIR۸۳۴۹ ‭/ع۷‏‫‬‮‭ع۸ ۱۳۹۷
دیویی :
۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
4942201
شابک :
978-964-374-752-7
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه عمارت چوبی