امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
رایگان
نظر شما چیست؟
درخانه ای برفراز مرتفع ترین فلات چند سالی ست که خوسسین مانا وتیرین دات کالاگواسو دو سرخپوست جوان زندگی می کنند. آن دو با آئین سرخپوستان ازدواج کرده اند. نه آئین کلیسا هردو هم ازکارگران کشاورزی خوب مزرعه ارباب بزرگ هستند وشش روز هفته را بذر می افشانند و درخت می افکند. یکشنبه ها کار آنان رفتن به کلیسای دهکده است. مرد پانچو می پوشد وزن با دامن تیره گردنبندهایی از شیشه های طلایی وچارقدی به رنگ تند میرود. آنها دردورترین وتاریکترین رواق کنار گروه دیگری از سرخپوستان می نشینند وبه سخنان پدرکشیش گوش می دهند. هروقت کشیش بر ضد کسانیکه مراسم مقدس کلیسا را نادیده می گیرند سخن می گفت. خوسه وتیرین دات زیر چشمی بهم نگاه می کردند ومی ترسیدند ودر قطعیت محکومیت ابدی خود غرق می شدند. به گفته کشیش افرادی چون آن دو محکوم به آتش رام نشدنی دوزخ ، جوشیدن دردیگ بزرگ سرب مذاب وبدل شدن به خوراک عقربها وافعی ها بودند. پدر مقدس در این لحظات دستهای خودرا روبه آسمان بلند می کرد ودوزخ را به پرتگاه بزرگ تشبیه میکرد. با بردن نام پرتگاه بزرگ ترس در میان سرخپوستان گسترده میشد. آنها این محل را ازقبل می شناختند...

کتاب های مشابه پرتگاه بزرگ