کتاب مسیحیان و سقوط روم pdf

کتاب مسیحیان و سقوط روم اثر سنت شکنانه و انقلابی ادوارد گیبون در خصوص رشد مسیحیت، خشم شدید عموم مردم را برانگیخت و تا به امروز بعنوان یکی از تاثیرگذارترین تکذیبیه ها علیه ماهیت خیالی ایمان مسیحی باقی مانده است.

این اثر بخشی از کتابی تاریخی است که به امپراتوری روم از اواخر سده نخست میلادی تا سقوط امپراتوری روم شرقی می پردازد. کتاب مسیحیان و سقوط روم (‎The Decline And Fall Of The Roman Empire)، امپراتوری روم، اروپا و کلیسای کاتولیک از سال ۹۸ تا ۱۵۹۰ میلادی را پوشش می دهد و درباره انحطاط امپراطوری روم در شرق و غرب بحث می کند. به سبب عینیت اثر و استفاده بسیار از منابع اولیه، روش شناسی به کار گرفته شده در این اثر در آن زمان مدلی برای تاریخ دانان بعدی شد و ادوارد گیبون (Edward Gibbon) به «نخستین تاریخ نگار مدرن روم باستان» معروف شد.

مسیحیان و سقوط روم، نمونه کمال هنر نویسندگی و تاریخ نگاری است و با آن که بیش از دویست سال از تألیف آن می گذرد هنوز از منابع معتبر تاریخی شمرده می شود و از ارزش آن کاسته نشده است. این کتاب آیینه تمام نمای مهم ترین وقایع اروپا و شرق نزدیک از قرن چهارم میلادی تا سال 1453 و سقوط قسطنطنیه است و نویسنده با بیانی شیوا، ادیبانه و طنز آمیز از سرگذشت ها، جنگ ها، شکست ها و پیروزی ها خواننده را مجذوب و شیفته خود می سازد.

تحقیقی منصفانه و عقلانی درباره استقرار و گسترش مسیحیت می تواند دوره مهمی از تاریخ امپراطوری روم را آشکار نماید. در حالی که آن پیکره عظیم آشکار تحت هجوم [خارجی] بود و یا به آرامی از درون رو به زوال می رفت، مذهبی ناب و متواضع به آرامی به درون اذهان مردم رسوخ نموده، در سکوت و ابهام رشد کرده و به شکلی متفاوت قدرتی نوین را عرضه می نمود و در نهایت نیز بیرق فتح را بر ویرانه های کاپیتول برافراشت. تأثیر مسیحیت تنها به مرزها و دوره امپراطوری روم محدود نگردید.

بعد از تحولی در سیزده یا چهارده قرن، این مذهب هنوز هم آئین عمده مردم اروپاست و در زمینه های هنر، آموزش، جنگ و خدمات سهم بزرگی را به خود اختصاص داده است. به مدد مجاهدت و حمیت اروپائیان این مذهب رواج یافته و به مناطق عظیمی از آسیا و آفریقا گسترده شده است؛ و بواسطه مستعمرات ایشان از کانادا تا شیلی، یعنی جهانی که برای گذشتگان ناشناخته بوده، توسعه یافته است.

در بخشی از مسیحیان و سقوط روم می خوانیم:

پیشرفت مسیحیت محدود به امپراطوری روم نبود و نویسندگان صدر مسیحیت که وقایع و حقایق را به زبان رمز و وحی تفسیر می کنند می گویند که هنوز صد سال از مرگ مؤسس آسمانی آن نگذشته بود که دین جدید در سراسر کره زمین راه یافت.

ژوستین مقدس می گوید "هیچ مردمی نیستند خواه یونانی وخواه اقوام بدوی اروپایی، یا مردمی از قوم و نژادی دیگر که به اسم و راه و رسم خاص خود از سایر انسان ها متمایز می شوند و از فنون و کشاورزی بی خبر یا خیمه نشین باشند یا در گاری های سرپوشیده مدام از جایی به جای دیگر روند، مگر آن که عده ای در میان شان به نام عیسای مصلوب به درگاه خداوندی که پدر او و خالق تمام موجودات است نماز بخوانند و دعا نمایند."