امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
48,000
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
220,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

کتاب کوری، اثر شیوا و روان ژوزه ساراماگو با ترجمه ی کیومرث پارسای به رشته تحریر درآمده و در انتشارات روزگار منتشر شده و در دسترس علاقه مندان به کتاب های داستانی قرار گرفته است.

معرفی کتاب کوری

«زرتشت گفت: از چه بیمناکی؟ نه مگر آدمی و درخت یکسان مخاطب این گفته اند؟ انسان هر چه بخواهد به بلندی ها و روشنایی فرا رود، ریشه هایش می کوشند که بیش تر در ژرفنای زمین و در تاریکی و در آن زیر دست ها در شر فرو روند.»
کوری در اساطیر یونان، عموما وقتی اتفاق می افتد که مجازات و تنبیهی در بین باشد. برای نمونه، اودیپ وقتی از هویت یوکاسته با خبر می شود، برای مجازات خودش به کوری خودخواسته تن می دهد. مانیا خدای جنون با تیری که به سمت آفرودیته، خدای عشق پرتاب می کند، او را کور می کند تا دیگر در جمع خدایان، سخن بیهوده نگوید یا اونیوپیون با کمک پدرش دسونوسوس، اوریون را که دخترش را از او خواسته کور می کند. نمونه هایی از این دست در اساطیر یونان بسیار است و دلیل آن که کوری یکی از بدترین انواع مجازات به شمار می رفته و کور کردن دیگری در واقع به معنای قطع کردن ارتباط او با جهان خارج و ناتوان ساختن او در درک و شعور محیط اطراف اش بوده است. در شاهنامه ی فردوسی، رستم با پرتاب تیری به چشم اسفندیار، او را کور و به واسطه ی آلوده بودن تیر به آب رز، او را راهی قلمرو ناهشیاری و جهان مردگان می کند. در کتاب های وحیانی عموما فرستاده جماعتی را که به او مومن نمی شوند کور باطنی می خواند و خود را بینایی در قلمرو نابینایان معرفی می کند. در اقوال و حکایات صوفیه، کوری استعاره از خاموشی وجدان و تیره گی قلب است که مانع از تابیدن نور حق بر دل سالک می شود.
کوری فراگیری که در رمان «کوری» ساراماگو اتفاق می افتد، ترکیبی از تمامی مظاهر کوری است و به همین خاطر بسیار تاویل پذیر است. ساراماگو اسم خاصی در داستان اش به کار نبرده، تمامی مکان ها، افراد و عناوین، مثالی و عام اند. کاراکترها با اولین توصیفی که از آن ها می شود، نام گذاری می شوند؛ «مردی که اول کور شد»، «همسر مردی که اول کور شد»، «زنی که بی خوابی می کشید» و.... یا با پراپ ها و خصوصیات ظاهری شان؛ «دختری که عینک آفتابی داشت»، «پیرمردی که چشم بند سیاه داشت»، «پسرک لوچ» و... ساراماگو در این رمان نیز از علائم نگارشی استفاده نکرده است که این مسئله در تشدید فضای کوری و سردرگمی کاراکترها نقش بسیاری دارد.
با این اوصاف، کوری وضعیتی مستقیم و شعارگونه پیدا می کند و به بیانیه ای تبدیل می شود که در آن پیام های صریح و مستقیمی در دل حکایتی تمثیلی به خواننده منتقل می شود.
کتاب پیش رو، داستانی ویژه و منحصربه فردی است؛ کتابی که تعبیر و حکایتی خارج از محدوده ی «زمان و مکان» و یک داستان اعتراض آمیز از اوضاع «اجتماعی - سیاسی» که پریشان حالی و هرج و مرج جامعه و آدم های سراسیمه و متحیرند را در حول تفکرات خود و پیوند ه و ارتباطات «اجتماعی» به نمیش می گذارد. نویسنده بر این واقعیت پافشاری دارد که رفتار و کارهایی که آدم ها انجام می دهند در شرایط و جایگاه آن معنی پیدا می کند و سند و معیار کامل و خالصی برای دادرسی و داوری وجود ندارد؛ چون «موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است».
اگر علاقه مند به کتاب های « فلسفی و آخرالزمانی» هستید؛ کتاب کوری، گزینه ای مناسب برای مطالعه و خلق لحظاتی بکر و باور نکردنی است.

خلاصه کتاب کوری

 کوری از «مردی که اول کور شد» آغاز می شود و از آنجا که مسری بود، به بقیه ی شهروندان هم سرایت می کند و در نهایت تمام کشور را در می نوردد. در این بین تنها کسی که از کوری در امان می ماند، همسر پزشک است. او چشم بینای این «دریای شیر» است و شاهد شکسته شدن تمامی تابوهای اخلاقی. نیچه در دیباچه ی «سپیده دمان» می نویسد: «با این کتاب، لشکر کشی من علیه اخلاق آغاز می شود، بی آن که کم ترین بوی باروتی از آن برخیزد.» نیچه به اخلاقیاتی حمله می کند که ماهیت وجودی اش در مفهوم «شرم» خلاصه می شود؛ برای مثال او به فروتنی می تازد؛ «فروتنی می کند تا خویشتن را برفرازد...»، فروتنی ای که پایه و اساس اش تکریم خود و ارضای میل خودخواهی است، نه رفتاری که احترام به غیر را برساند. او حتی در ستایش دیگری هم رگه هایی از فریب پیدا می کند؛ ستایش دیگری برای تملق کسی که عنصر مورد ستایش را نخست در خود ارج می نهد. بدیهی است که اخلاقیاتی این چنینی با حذف «دیده شدن» از جانب دیگران و ندیدن دیگران در هم بشکند.

وقتی قراردادهایی چون قانون و اخلاق در موضع بحران زیر پا گذاشته می شوند، پس اصالت وجودی خود را در کجا باید جست و جو کنند؟ هیولای سفید «کوری» وقتی به شهر مثالی ساراماگو می آید، تنها کاری که می کند، حذف آحاد جامعه در مقام فرد و تبدیل آن ها به صدا و تبعید به سرزمین گمنامی و «ناشناسی» است. پس کوری بر خلاف مکانیسم و کار کرد مستقیم اش، این جا بینایی مفرط می آورد؛ فردیت را به توده ای تبدیل می کند که حالا «باید» میان رعایت یا عدم رعایت یکدیگر انتخاب کند، عیار خودش را در این بازی مشخص کند و چون ماده ی خام آزمون از سرشت و ناخودآگاه او به هم رسیده، قادر به تظاهر به غیر از آن چه نشان می دهد نیست. کوری، درون یک ملت را به زیبایی هر چه تمام تر عریان می کند و به آن ها می گوید؛ خوب نگاه کنید کلیت شما جز این نیست و نمی تواند باشد و چون در سطح کلان اتفاق می افتد، قابلیت توجیه شخصی و بهانه جویی را به کلی از بین می برد. کوران سرزمین مثالی، حالا که کسی نمی شناسدشان، اخلاقیاتی را که تا به حال از سر مصلحت رعایت می کرده اند، در چشم بر هم زدنی کنار می گذارند و دست به جنایاتی می زنند که شاید در زمان بینایی هرگز فکرش را هم نمی کردند. کوری عرصه ی امتحان است و دادگاهی است که کم تر کسی می تواند شرافت اش را دست نخورده از آن بیرون بکشد.

برشی از متن کتاب

هیاهوی زیادی بلند شد. مگر می شود، ای دزدهای لعنتی، بی شرف های رذل غذای ما را دزدیده اند. چه مصیبتی کورها را به جان هم انداخته اند. فکر نمی کردم زنده بمانم و چنین روزی را ببینم. برویم به گروهبان شکایت کنیم. همه با هم برویم و حقمان را بگیریم. شاگرد دارو فروش گفت کار آسانی نیست، تعداد آن ها زیاد است. گروه بزرگی درست کرده اند و بدتر از همه، سلاح دارند. یعنی چه سلاح دارند، باتوم دارند. هنوز جای ضربه ی باتومی که به بازوی من زده اند، می سوزد. پزشک گفت بهتر است با گفتگو موضوع را تمام کنیم. می روم با آن ها حرف بزنم. احتمالا سوء تفاهم شده. شاگرد دارو فروش گفت من هم می آیم، ولی از رفتار آن ها بر می آید که اهل گفتگو نباشند. همسر پزشک گفت بسیار خب، با هم می رویم، نمی توانیم به سادگی از ماجرا بگذریم. من هم همراهتان می آیم. گروه کوچک راه افتاد و از بخش بیرون رفت. مردی که از درد بازو شکایت می کرد، تجربه ی دردناک خودش را برای دیگران تعریف می کرد. با سهمیه ی غذا فقط دو قدم فاصله داشتیم، ولی حصاری از انسان، باتوم در دست دور آن را گرفته بود.

دانلود کتاب کوری

نسخه الکترونیک کتاب کوری را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.

دانلود کتاب کوری

مشخصات کتاب کوری در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: روزگار
نویسنده: ژوزه ساراماگو
مترجم:  کیومرث پارسای
تعداد صفحه: 229
موضوع: رمان خارجی، داستان خارجی
قالب: الکترونیک

 

کنگره :
PQ9276‭‬‭‬ /‮الف‬4‏‫‭ک9 1390‮الف
دیویی :
869/342
کتابشناسی ملی :
2306842
شابک :
978-964-374-328-4‬
سال نشر :
1398
صفحات کتاب :
229

کتاب های مشابه کوری