کتاب جین ایر، معروف ترین اثر شارلوت برونته است. شخصیت اصلی این رمان جین، دختری یتیم است که تنها دارایی اش چند فامیل بداخلاق و تحصیلاتش است. همچنین او موسیقی، نقاشی و فرانسه درس می دهد. محبوبیت جین ایر بخاطر ملودرام بودن داستان و کندوکاوی پرهیجان و تاثیر جین ایر بود.
شارلوت شاهکارش را در سال ١۸۴۷ به چاپ رسانید که بر اساس کتاب رمان جین ایر (Jane Eyre) فیلمی نیز ساخته شده است. در آن زمان جین ایر تبدیل به رمانی شفت انگیز شد.
در ادامه ی داستان جین ایر مشاهده می شود که تنها چیزی که به یاری این دختر تنها می آید؛ تحصیلات و ذهن خلاقش است. این وضعیت تاسف بار و غم انگیز، زمانی طولانی از بخش های اول رمان را در برمی گیرد. جین ایر بسیار زود پدر و مادرش را از دست می دهد و پس از آنکه ایام کودکی را در پرورشگاه دلگیر لوود سپری می کند، به عنوان مربی به خانه روچستر می رود. آقای روچستر پس از اندک زمانی شیفته جین می شود. ولی جین درست وقتی که می خواهد با او ازدواج کند، متوجه می شود که...
طرح اصلی داستان زمانی آغاز می شود که جین پا به دنیای بیرون می گذارد تا با سرنوشتش روبه رو شود. می توان دوره ی کودکی جین ایر و تجربیاتش را به عنوان داستانی مجزا برای خودش در نظر گرفت و بررسی کرد. این اتفاقات خودش همچون داستان هایی هستند که قبل از رخ دادن اتفاقات مهم رمان روایت می شوند. دوره ی کودکی جین خالی از جذابیت نیست. روند توسعه و تکامل شخصیت جین در طول همین سال های اولیه زندگی اش صورت می پذیرد و مابقی رمان بازخورد او نسبت به دنیایی است که در آن قرار می گیرد.
دلایل زیادی باعث می شوند احساس کند نمی تواند در مورد احساساتش واکنشی داشته باشد. نمی خواهد طوری به نظر برسد که ایده هایی در ذهن دارد که فراتر از موقعیتش هستند.
خود شارلوت برونته (Charlotte Bronte Shirley) درباره کتاب جین ایر می گوید: خواننده این کتاب، من با او ازدواج کردم. عروسی بی سروصدایی داشتیم. تنها کسانی که درمراسم ازدواج حضور داشتند عبارت بودند از من، او، کشیش و دستیار کشیش. وقتی از کلیسا به خانه برگشتیم به آشپزخانه رفتم. مری مشغول تهیه ناهار بود و جان کاردها را تمیز می کرد. گفتم:”مری، من امروز صبح با آقای راچستر ازدواج کردم.
شارلوت برونته در ۲۱ آوریل ۱۸۱۶ در شمال انگستان، به دنیا آمد. شارلوت برونته خواهر بزرگ تر امیلی برونته و ان برونته بود که آن ها نیز امروزه از بزرگ ترین نویسندگان کلاسیک جهان به حساب می آیند. نخستین رمان شارلوت به نام پروفسور در سال ۱۸۵۷ پس از مرگش منتشر شد. شارلوت از اوت ۱۸۴۶ تا اوت ۱۸۴۷ روی رمان جین ایر کار کرد که در اکتبر ۱۸۴۷ با امضای مستعار کرر بل چاپ شد. رمان شرلی در سال ۱۸۴۹ و رمان ویلت در سال ۱۸۵۳ منتشر شد. شارلوت در سال ۱۸۵۵ از دنیا رفت.
در بخشی از کتاب رمان جین ایر می خوانیم:
زمانی که کتاب بی ویک را روی زنوانم احساس سعادت داشتم می کردم و یا دست کم این گونه تصور می کردم. از هیچ چیز واهمه ای نداشتم جز آن که حادثه ای این سعادت را از من سلب کند و البته این اتفاق خیلی سریع روی داد: در اتاق باز شد و صدای جان رید را می شنیدم که فریاد می زد: آهای دختر آب زیرکاه! و ظاهرا از این که اتاق را خالی می دید جا خورده بود، چون که چند لحظه ای مکث کرد و بعد گفت: این ابلیس کجا است؟ لیزی! جورجی! (خواهرانش را صدا می زد) جین این جا نیست، به مادر بگویید توی این باران از خانه فرار کرده، حیوان موذی!
با خودم فکر کردم بهتر است پرده را بکشم و در عین حال با تمام وجود آرزو می کردم که او نتواند مخفیگاهم را کشف کند، البته خود او هم نتوانست این کار را بکند؛ از چشم و ذهن تیزی برخوردار نبود؛ و این الیزا بود که به محض وارد شدن به اتاق فورا گفت، مطمئن باش که روی سکوی پنجره نشسته است، کودن.
و من بلافاصله از مخفی گاهم بیرون آمدم چون از تصور این که توسط این پسرک که کودن خوانده می شد بیرون کشیده شوم، لرزه بر اندامم می افتاد. با هیجانی که به وضوح ترسم را آشکار می کرد پرسیدم، چی می خوای؟
کنگره :
PZ3/ب49ج9 1392
شابک :
978-964-374-415-1
نظر دیگران //= $contentName ?>
هرچند که متن کتاب جزئیات زیادی رو بیان می کنه و شاید هرکسی حوصله ی خوندن نداشته باشه اما داستانش خیلی قشنگه......