مجموعهی پنج جلدی قصههای شیرین دلستان و گلستان، دنیایی سراسر ماجرا و حادثه و روایتهایی شگفتانگیز از زندگی مردم دو روستاست: یکی در دامنهی شمالی کوه و دیگری در دامنهی جنوبی.در کتاب دلستان و گلستان 2 چوپان و پلیس، این قصهها را میخوانید:
کسی عادت نداشت هندوانههای آقا گمان را به شرط چاقو بخرد. چون همه میدانستند که همهی 99 هندوانهای که او برای فروش میآورد، سرخ و شیریناند. اما آن روز مردی غریبه از راه رسید و اصرار کرد که آقا گمان هندوانهی انتخابی او را ببُرد! هیچ کس فکر نمیکرد وقتی آقا گمان با چاقو شکم هنداونه را باز میکند، آن صحنه را ببیند…
کاروان گل که از گلستان به دلستان رسید، ناصر عطار راهش را کج کرد تا سری به دوست قدیمیاش آقا نبات بزند. در دلش غوغایی بود و حال و روز همیشگی را نداشت…
گلپسند اصلا فکر نمیکرد یکی از مهمترین شبهای زندگیاش این طوری تلخ شود. بقچههای رنگارنگ جلوی چشمشان چیده شده بود، ولی جلوه و جلای قبل را نداشتند…
شب از نیمه گذشته بود و مردم دلستان در خواب بودند. تاریکی و سکوت، کوچههای روستا را فرا گرفته بود و فقط صدای جیرجیرکها و گاهی آواز چند قورباغه از گوشه و کنار شنیده میشد. مردی اسب سوار، با سرعتی عحیب از سرازیری دروازهی دلستان گذشت و وارد اولین کوچه شد…
چند دقیقهی بعد، ماشین پلیس در پیچ جاده گم شد. چوپان و مرد غریبه کنار آتش نشسته بودند. مرد گفت : ما به کسی تهمت دزدی نزدیم که کدخدا اینقدر ناراحت شده است؛ اما ردّ پای اسبم تا اینجا آمده …
حدود یک ماه مانده بود که روز عروسی جمال و گل پسند برسد. در این یک ماه، کارهای زیادی باید انجام می شد؛ آماده کردن اتاق زندگی عروس و داماد، چیدن وسایل، دوخت و دوز لباس و خرید وسایل عروسی و دعوت از فامیل و آشناها برای حضور در مراسم. دعوت از مهمانها، خودش مراسمی داشت که جمال باید یک تنه آن را انجام میداد.
در دلستان رسم است که یک ماه مانده به مراسم عروسی، داماد باید برای دعوت از مهمانها، یکی یکی به خانهی آنها برود. اهالی دلستان برای دعوت به مراسم، کارت دعوت ندارند. رسمشان این است که داماد یک صبح تا شب، شال و کلاه میکند و با یک گاری یا چرخ دستی که پر از گلدانهای گلی خالی است، به خانهی فامیل میرود و به هر کدام از آنها یک گلدان خالی میدهد.
مشخصات کتاب دلستان و گلستان 2 چوپان و پلیس را در جدول ذیل ببنید.
مشخصات | |
ناشر: | هزار برگ |
نویسنده: | محمد حمزه زاده |
زبان: | فارسی |
تعداد صفحه: | 48 |
موضوع: | داستان کودک و نوجوان |
قالب: | چاپی با تخفیف ویژه |
نظر دیگران //= $contentName ?>
به نظر من کتاب بسیار مهیج و عالی هست من برای خواهرم این کتاب رو از کتابخونه خریدم و الان هر شب براش میخونم به ...