رشد روزافزون دانش در دنیای جدید و پیشرو بودن آن در توسعه ی بشری کتمان ناپذیر است. براساس همین رشد بی نظیر در تاریخ جهان و شکل گیری بنگاه ها و اقتصاد های دانش محور که با دانش به عنوان یک کالای ذی قیمت مواجه شده اند، مبحث «مدیریت دانش» در جهت مسلط سازی سازمان ها بر این سرمایه ی بی بدیل و نیز افزایش شتابدار آن طرح شده است.
امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده و متغیر شده است. این فضا به سرعت در حال تغییر است به گونه ای که برای بیشتر سازمان ها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخ گویی و توان تطبیق آن هاست. تغییرات مستمر دانش نیز وضعیت عدم تعادل جدیدی برای سازمان ها بوجود آورده است.
جریان بی پایان دانش، بازارها را در حالت تغییر مداوم قرار داده که این امر سازمان ها را ملزم به تغییرات مستمر می کند. مهمترین نقشی که در این زمینه می توان به مدیریت دانش نسبت داد این است که آن را به عنوان متدولوژی تغییر در نظر گرفت. مدیریت دانش از یک طرف با جذب دانش های جدید به درون سیستم و از طرفی دیگر با اداره ی مؤثر آن دانش ها می تواند مهمترین عامل تغییر یک سازمان باشد.
این کتاب حاصل یک اقدام پژوهشی تحت عنوان بررسی تأثیر عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ، تکنولوژی) بر مدیریت دانش است که به صورت مطالعه ی موردی در دانشکده فنی دانشگاه تهران انجام شده است.
کنگره :
HD30/2/ج88ت2 1393