امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
70,000
نظر شما چیست؟
خداحافظ. بله، خداحافط.(با حالت عصبی) می رم، می رم. هرجایی که شد. می رم، آزاد می شم. برای خودم زندگی می کنم. اصلا از این شهر می رم. می رم شهری دیگه. جایی که آدم هاش رو نشناسم. اون ها هم من رو نشناسن. جایی می رم که فقط با خودم باشم و راه نجاتم رو پیدا کنم.

راه نجاتی نیست. تو داری از خودت فرار می کنی.
نه، من می خوام از این خونه فرار کنم. به دنبال خودم برم.
خودت؟ هیچ از خودت پرسیدی تو کی هستی؟

من ... من کی هستم؟ کی؟...( لحظه ای سکوت می کند) شاید من اون زنی هستم که از شوهرش کتک خورده اما سفره ی شام انداخته و دلش شور می زنه نکنه مردش نیاد. شاید من اون دختری هستم که از خونه ش فرار کرده و جایی برای پنهان شدن نداره. شاید من اون مادری هستم که برای سیرکردن شکم بچه ش تن به هر ذلتی می ده...
صفحات کتاب :
82
کنگره :
‏‫‭PIR۸۳۶۱‭‬ /ی۳۶۲۱۵۴‏‫‭ش۸ ۱۳۹۶
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۲/۶۲‬‬
کتابشناسی ملی :
۴۸۷۲۶۲۲
شابک :
9786003263147
سال نشر :
1396

کتاب های مشابه شکوه علفزار