امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
17,000
نظر شما چیست؟
کتاب عقل و احساس نخستین رمان عاشقانه جین آستن است. جین آستن در این رمان، تقابل عقل و احساس در کامیابی ها و ناکامی های دو خواهر با ویژگی های متفاوت را به تصویر می کشد و دو فرجام متفاوت را برای آن ها رقم می زند.

عقل و احساس (Sens And Sensibility) رمانی کلاسیک است که در سال 1811 برای نخستین بار منتشر شد. برخی منتقدان آستن را پیشگام رمان های احساسی می دانند و او را با انعکاس واقعیت در آثارش می شناسند. آستن در رمان «عقل و احساس» احساسات و درونیات انسان ها را نشان می دهد و در این راه سعی نمی کند مخاطب را با عبارات مستقیم قانع کند؛ مخاطب کتاب از لابه لای گفت و گوها و واکنش های شخصیت های داستانی با آن ها آشنا می شود و این یکی از نقاط قوت کتاب است.

حوادث این رمان در جنوب غربی انگلستان و در بین سال های 1792 تا 1797 روی می دهند و نویسنده داستان زندگی و عشق ورزی دو خواهر را روایت می کند؛ دو خواهری که تفاوت های زیادی با هم دارند و عنوان کتاب نیز نشانگر تفاوت این دو است. این دو در شرایطی یکسان زندگی کرده اند اما رفتارشان کاملا با هم متفاوت است. نکته جالب درباره این رمان در این است که قضاوت در پایان داستان به خود خواننده واگذار می شود و اوست که باید تصمیم بگیرد عقل بهتر است یا احساس؛ گویی جین آستن (Jane Austen) هم در این دو راهی گرفتار شده و نمی تواند بین این دو یکی را برگزیند.

جین آستین به نوشتن کتاب های واقع گرایانه و عاشقانه مشهور است. او بیشتر درباره زندگی اجتماعی و خانوادگی، روابط و مسائل انسانی می نوشت و با حساسیت فراوان شخصیت های داستان های خود را پردازش کرده و می پروراند؛ به طوری که گاهی، بارها دستنوشته هایش را بازنویسی می کرد. او همچون یک ناظر بیرونی به محیط خصوصی و افکار و درونیات شخصیت های خود سرک می کشید. امروزه آستین را یکی از غول های ادبیات انگلیسی به شمار می آورند، قهرمانان آثار او بیشتر زنانی از طبقه متوسط هستند که خود را به طبقات اجتماعی بالاتر می رسانند. آستین یکی از مرموزترین و مورد توجه ترین نویسنده های زن محسوب می شود، به طوری که داستان زندگی، شرح مسائل عاطفی و مسیر تبدیل شدنش به نویسنده ای حرفه ای بارها دستمایه فیلم های مختلف قرار گرفته است.

در بخشی از کتاب عقل و احساس می خوانیم:

اِلنور. اِلنور. اشتباه تو همین جاست. او الان آماده پذیرش توست. درسته که بعضی ها او را تشویق به ازدواج با دختر پولدارتری می کنند ولی اگر تو کمی امیدوارش کنی، همه چیز درست می شود. خودت بهتر می دانی که مردها را چطور می شود از راه به در کرد. اصلاً به گذشته و حرف های غیرمنطقی که از یک ازدواج غیرممکن زده شده، توجه نکن. خوشبختانه تو آنقدر عاقل هستی که بفهمی بعضی از چیزها شدنی نیست به نظر من تنها کسی که می تواند تو را خوشبخت کند، کلنل براندون است. من هم از تو در این قضیه حمایت می کنم."

بعد در حالی که سعی می کرد آهسته صحبت کند، ادامه داد. "این اتفاق همه را خوشحال می کند." سپس کمی به این طرف و آن طرف نگاه کرد. "خوشبختی تو آرزوی همه ماست. مخصوصا فانی و مادرش. خانم فرس واقعا زن مهربان و بانزاکتی است. دیروز خودش به من گفت که خوشبخت شدن اِلنور آرزوی من است.
صفحات کتاب :
344
کنگره :
PZ3‏‫‭‭/‮الف‌‬875د8 1390
دیویی :
823/6
کتابشناسی ملی :
2172586
شابک :
978-600-176-019-8
سال نشر :
1390

کتاب های مشابه عقل و احساس