تلقین را می توان نوعی ارتباط دانست که از طریق اعمال تکنیک های ارتباطی محقق می شود.
هدف از استفاده از این تکنیک های ارتباطی از پیش تعیین شده این است که فرد بتواند یک شخص یا گروهی از اشخاص را تحت تاثیر قرار دهد و این تاثیر عبارت است از انتقال یک مفهوم از ذهن تلقین کننده به ذهن تلقین شونده یا تلقین شوندگان. تلقین شونده در فضای درمانی، اجتماعی، خانوادگی و عموما در هر نوع ارتباط بین فردی طیف متنوعی از مخاطبان را شامل می شود.
مفهومی که از ذهن تلقین کننده به این مخاطبان منتقل می شود می تواند خلسه هیپنوتیزمی، توهمی طراحی شده با هدفی خاص، دستکاری کردن یک عقیده، جایگزین کردن باوری جدید به جای باور پیشین، ایجاد یک تصمیم یا القای یک بینش جدید به مخاطب باشد.
مثلا یک فروشنده باید بتواند پیشنهاد خرید وسیله مورد نظرش را در قالب تلقین طوری ارایه کند که عقیده مشتری را تغییر دهد یعنی «این وسیله به درد من نمی خوره» را تبدیل کند به «چقدر خوبه من اینو داشته باشم». توصیه می کنم از همین ابتدا به تفاوت معنای واژه «تلقین» و «القا» توجه داشته باشید.
«تلقین» در اینجا همان پیشنهادی است که توسط یکی از طرفین رابطه منتقل می شود و «القا» مدل سازمان یافته ی ارائه تلقین است که به پذیرش در طرف دوم رابطه می انجامد. در مثال فوق چنانچه فروشنده به گونه ای عمل کند که مشتری پیشنهاد او را بپذیرد و وسیله ی مورد نظر فروشنده را بخرد در حقیقت تلقین خاصی (که همانا خرید آن کالا بوده است) را القا کرده است.
کنگره :
BF۱۱۴۸ /ف۲د۹ ۱۳۹۶
شابک :
978-600-369-091-2
نظر دیگران //= $contentName ?>
صفحه 9: ”ه نظر من که سال ها در حوزه هیپنوز فعالیت دارم هیپنوز الزاما نقش بازی کردن نیست اما چنانچه ارتباط میان...