امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
26,000
نظر شما چیست؟
مهرماه پنجاه وهفت و با شروع سال تحصیلی جدید، مدرسه حال و هوای دیگری داشت. اخباری از اعتصاب سراسری و تعطیلی مدارس برخی از شهرها به گوش مان می رسید.

بعضی از بچه ها شیر پاکتی اهدایی مدرسه را نمی خوردند و به دیوار حیاط می کوبیدند. اوایل فکر می کردم این کار از سر شیطنت و بازیگوشی است. با پرس وجو معلوم شد یکی از معلمان مذهبی و انقلابی مدرسه به نام علی مراد کیپور زمینه این اقدام را فراهم کرده است.

گفته بود: در این پاکت ها شیر خوک می ریزند. همان معلم انقلابی بچه ها را تشویق می کرد که به اعتصاب سراسری بپیوندند و مدرسه را به تعطیلی بکشانند. از سوی دیگر، ناظم مدرسه که همه از او حساب می بردند، برای مقابله با چنین اقدامی آماده بود. هنگام زنگ تفریح، درِ دفتر مدرسه را که نزدیک درِ حیاط قرار داشت، باز می گذاشت؛ تا خروج احتمالی بچه ها را زیر نظر بگیرد. معلم انقلابی هم کوتاه نمی آمد؛ مرتب از حیاط به دفتر رفت و آمد می کرد، و هر بار در را پشت سر خود می بست. همین چند ثانیه کافی بود تعداد زیادی از بچه ها مدرسه را ترک کنند.

همان معلم گاه جلوی دفتر مدرسه و به سمت حیاط می ایستاد؛ و در حالی که با صدای بلند از بچه ها می خواست به کلاس ها بروند؛ با دستش اشاره می کرد از مدرسه خارج شوند! تا مدتی کارمان همین بود؛ اول وقت به مدرسه می رفتیم و پس از یکی دو ساعت به خانه بر می گشتیم. به تدریج، مدرسه کاملاً تعطیل شد و به اعتصاب سراسری پیوست.
صفحات کتاب :
466
کنگره :
‏‫DSR۱۶۲۹‭‬ ‭/ی۹آ۳ ۱۳۹۷
دیویی :
‏‫‬‮‭۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲
کتابشناسی ملی :
5109988
شابک :
‫‬‮‭‭978-600-03-2203-8‬
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه باریک الله شیخ حسن!