من بگویم یک سخن از جان و دل
گوش دل وا کن برون آ ز آب و گل
اختیار است این نمایش را نگین
مر رکابش عهد و پیمان ای مهین
زاده هر اختی اری آرزو است
این حقیقت نکته نکته مو بموست
آرزویی خوش بود کان مختصر
بر زبان و بر دل آید سر بسر
طور سینا را نباشی تو حریف
پر کاهی پر کاهی ای ضعیف
نردبان حرص را ب الا م رو
جای خود بنشین و زان بالا مشو
کنگره :
PIR7953/ س65ک8 1396