نظر شما چیست؟

معرفی کتاب غارنشینان

کتاب غارنشینان یا ساکنین غار (به انگلیسی: The Cave Dwellers) نمایش‌نامه‌ای است از ویلیام سارویان، نویسندهٔ اهل ایالات متحده آمریکا که توسط واهیک خچومیان به فارسی ترجمه شده‌ است.

ویلیام سارویان (۳۱ اوت ۱۹۰۸-۱۸ مه ۱۹۸۱) در فرزنو محله‌ای ارمنی‌نشین کالیفرنیا دیده به جهان گشود، پدر و مادر او از ارمنیانی بودند که به دلیل‌ نسل‌کشی ارامنه به آمریکا کوچ‌ کرده بودند. با توجه به این‌که سارویان در فرزنو کالیفرنیا بزرگ شد، صحنه بسیاری از نوشته‌هایش همین محل است و بسیاری از شخصیت‌های آثارش هم ارمنی هستند، بنابراین غالب آثار سارویان درون‌مایه‌های خود را از تجربه‌های شخصی وی می‌گرفتند و موضوع اصلی آثار او درباره بزرگ شدن در فقر به عنوان پسر یک مهاجر ارمنی است، آثاری‌که در زمان رکود بزرگ اقتصادی آمریکا محبوبیت زیادی یافتند، او نویسنده‌ای است‌ که آثارش در اوج مشکلات عصر ناامیدی در آمریکا تبلیغ امیدواری بودند. آثار این نویسنده آمریکایی-ارمنی ساده و روان‌ هستند و شخصیت‌هایش را غالباً مردمی عجیب، احساساتی و اساساً خوش قلب تشکیل می‌دهند.

آن‌ها عموماً از جامعه و اصل خود طرد شده‌اند و در محیط جدید احساس غربت و بیگانگی می‌کنند. سارویان خود بر این عقیده است که نمایشنامه‌های من درام هستند به دلیل این که اولاً نوشته شده‌اند، ثانیاً نقش وجود خود را در آن‌ها می‌بینیم، ثالثاً خودم هم از ‌آدم‌های نمایشنامه‌ام بوده‌ام و در نظر آن‌ها بیگانه نیستم. همچنین قهرمانان داستان های سارویان انسان‌هایی ساده مملو از عشق به یکدیگر هستند او خود گفته است: من می‌خواهم انسان‌ها را به ارزش‌های اولیه و اصیل خودشان برگردانم. سارویان، خواسته یا ناخواسته، روح نظریه‌های کهن ارمنی را علیه استبداد دیکته ‌شده‌ آمریکایی مطرح کرده و از آن‌ها بسیار استفاده می‌کند، آن‌ هم در زمانی که دنیای غرب راه جهانی‌ کردن در پیش گرفته بود. همچنین آثار او در حوزه نمایشنامه و رمان به اندازه نویسندگان نسل پیش از سارویان جذّاب، پرشور، انسانی و سرگرم ‌کننده است. ادموند ویلسون، منتقد سرشناس امریکایی، زبان شیرین؛ جمله‌های کوتاه و مقطع و گفت‌وگوهای طبیعی او را اصیل و ابتکاری دانسته و معتقد است که سارویان در نمایشنامه‌هایش از داستان‌های همینگوی و مارک تواین به‌ویژه از رمان سرگذشت هکلبری‌فین تأثیر پذیرفته است.

گزیده کتاب غارنشینان

دختری از پشت صحنه به طرف در می‌دود. سعی می‌کند در را باز کند و بالاخره با هل دادن در را باز می‌کند و به طرف تختی که در انتهای صحنه قرار دارد می‌دود و روی تخت دراز می‌کشد و خود را زیر پتو مخفی می‌کند. دختر آرام سرش را بیرون می‌آورد و با چشمان وحشت‌زده دوک را می‌نگرد.
دختر _   توروخدا اون چی بود؟
دوک _   تموم شد. کارگرهای ساختمون هستن که ساختمون‌های کهنه و قدیمی‌رو منفجر می‌کنن.
دختر _   [می‌ایستد] ها... نمی‌دونستم کجا برم؟ [نگاهی به اطراف می‌کند] من کجا هستم؟
دوک _   این جا یه سالن نمایش قدیمیه. حالا همه جا‌رو نشونت می‌دم. این صحنه است. اون جا محل ارکستره. اون پایین سالن تماشاگراست. اون جا هم بالکونه. می‌بینی؟
دختر _   بله حالا می‌تونم ببینم. من تاحالا تئاتری‌رو صحنه ندیدم. یه جوری احساس غرور می‌کنم. نمی‌دونم، چرا؟[ناگهان حرفش را قطع می‌کند و آرام صحبت می‌کند] خوب بهتره برم.خیلی ممنون.
دوک _   قابلی نداره.
دختر _   [پس از چند قدم برمی‌گردد] البته بهتره بمونم. می‌تونم؟
دوک _   این جا؟ این جا مال ماست. جای کنتس که مریضه، اون جا خوابیده، کنت که به زودی برمی‌گرده و جای من. من دوک
هستم. البته این‌ها فقط اسامی هستن. کنتس همیشه روی صحنه است، کنت هم در نمایش نقش دلقک‌رو بازی می‌کنه، البته در نمایشنامه‌های شکسپیر هم بازی کرده. ولی من در رینگ بوکس بودم. یه ماهه که ما به عنوان یه خانواده این جا
خونه‌ی ماست.
دختر _   می‌شه این جا خونه‌ی منم باشه؟
دوک _   نه... نه... ما مقرراتی داریم. آدم‌های متفرقه این جا کاری ندارن. جای اونا این جا نیست.
دختر _   جای اونا کجاست؟
دوک _   همه جا. ولی این جا جای ماست.

صفحات کتاب :
76
کنگره :
‏‫‭‭‭PS۳۵۲۵ /‮الف‬۴۶‏‫‭غ۲ ۱۳۹۲
دیویی :
‏‫‭۸۱۲/۵۴
کتابشناسی ملی :
۳۱۶۴۲۳۳
شابک :
‫978-600-326-035-1
سال نشر :
1394

کتاب های مشابه غارنشینان