نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب محرومان پاریس و لندن

کتاب محرومان پاریس و لندن اثر جورج اورول، تمام نما از آشفتگی های جامعه مدرن امروزی و بیانگر اوضاع نابسامان قشر فقیر و مستمند دنیای غرب است که نشان می دهد تا چه اندازه این طبقه زندگانی را به سختی و تنگدستی می گذرانند.

کتاب شامل 38 فصل و از دو قسمت تشکیل یافته است. قسمت اول اوضاع داخلی و جریان امور هتل ها و رستوران های پاریس را تشریح می نماید. جورج اورول که خود مدتی ظرفشوی یکی از همین هتل ها و رستوران ها بوده با قلم نقاد و موشکاف خود مطالب جالب توجه و در عین حال حیرت انگیزی درباره عدم رعایت بهداشت در این قبیل اماکن و همچنین طرز رفتار کارفرما با کارگران را بیان داشته است. دستمزد کم و کار زیاد و طاقت فرسای کارگران هتل به ویژه ظرفشوها واقعا تاسف آور و غم انگیز است.

قسمت دوم کتاب محرومان پاریس و لندن (Down And Out In Paris And London) مربوط به زندگانی پوچ و بی نتیجه آوارگان و خانه بدوشان لندن است که با داشتن نیرو مجبورند بدون اینکه هدفی داشته باشند مدام به ولگردی و دریوزگی بپردازند. هر شب در یک نوانخانه به سر ببرند و با تکه ای نان و مقدار کمی مارگارین که غذای دائمی آن ها را تشکیل می دهد قناعت کنند. محیط مسافرخانه ها و نوانخانه های لندن، خود داستان مفصلی دارد که تا خواننده آن را نخواند نمی تواند به اوضاع رقت بار این اماکن پی ببرد.

جورج اورول (George Orwell) با قلم شیوای خود تمام جزئیات مربوط به این دو قسمت را شرح می دهد و از اوضاع زمان خود و اختلاف شدید طبقاتی که در میان مردم وجود داشته است انتقاد می کند. در پایان نیز درباره بهبود وضع کارگران و ولگردان و سایر طبقات محروم اظهار نظر نموده و طرق مختلفی برای رفاه آنان ارائه می نماید.

جورج اورول نام مستعار اریک آرتور بلر نویسنده، روزنامه نگار شهیر انگلیسی است که در کتاب های خود سعی کرده تا تصاویری از (پاد) آرمان شهرهای حکومت های وقت خود بخصوص روسیه و استالین را به نمایش گذاشته و در اصل این موضوع را بیان دارد که مقصود این حکومت ها در اصل "پاد آرمان شهر" است. جرج اورول در رمان هایش با اتخاذ دیدگاه منتقدانه آینده مطلب رهبران سیاسی و انقلابی را ترسیم کرده است.

گزیده کتاب محرومان پاریس و لندن

همین که مطمئن شدیم ساحل رودخانه خلوت است و کسی ما را نمی بیند با سرعت به طرف در حمله کرده و وارد لباسشویی شدیم، در لباسشویی یک زن فرانسوی که مشغول اتوکشی بود گفت: آقایان روس ها در طبقه فوقانی حیاط هستند.

پس از طی چند رشته پلکان تاریک بالاخره وارد اتاق روس ها شدیم، مرد قوی هیکلی که ظاهری مطمئن داشت و موهای سرش کم پشت بود بالای پلکان ایستاده بود و با دیدن من با قیافه ای مظنون چیزهایی به زبان روسی گفت و با دست خود جلو مرا گرفت و مانع حرکتم شد. چون پاسخی ندادم اسم عبور را از من پرسید.

من یکه ای خورده و توقف کردم زیرا اسم عبور را نمی دانستم. مجددا مرد روسی از من خواست تا اسم عبور را بگویم.

صفحات کتاب :
248
کنگره :
PZ3‏‫‭/‮الف‬873آ5 1394‬‮الف
دیویی :
823/912
کتابشناسی ملی :
4137799
شابک :
‫‬‭978-600-7436-55-4
سال نشر :
1394

کتاب های مشابه محرومان پاریس و لندن