کتاب پروفسور pdf

کتاب پروفسور ماجرای زندگی مردی جوان است و داستان از زبان راوی اول شخص روایت می شود. شارلوت برونته در این کتاب، بلوغ این مرد جوان و ماجراهای عشقی و شغلی اش را در مدرسه ای دخترانه بیان می کند.

داستان پروفسور (The Professor) مانند سایر داستان های شارلوت برونته در واقع آیینه زندگی خود او بوده و نمایشگر احوال روحی و حالات درونی و چکیده احساسات اوست که اوضاع رقت بار زمان خود را با چیره دستی خاصی به زیر ذره بین نقد قرار داده و در برابر وضع نابسامان آن زمان از خود واکنش نشان می دهد.

طنزنویسی و عبارات نیش دار او به خیلی از مقامات برمی خورد و آن ها را رنجیده و آزرده خاطر می ساخت ولی نویسنده دست از انتقاد برنداشته و به کار خویش ادامه می دهد. نکته جالب توجه این است با این که شارلوت خود یک زن بوده ولی اخلاق و روحیات و خواسته های یک مرد را به طرز قابل تأمل و تحسین برانگیزی به رشته تحریر درآورده است که این خود مهارت و زبردستی او را در نگارش کتاب «پروفسور» می رساند. سرگذشت خواهران برونته و آثار آنان موجب گردید که سایر نویسندگان درباره آن ها قلمفرسایی کرده و کتب متعددی راجع به زندگی آن ها بنویسند.

شارلوت برونته (Charlotte Bronte) در 21 آوریل 1816 در تورنتون نزدیک شهر برادفورد انگلستان در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشود. پدرش پاتریک برونته اهل ایرلند بود و سمت کشیشی ناحیه را داشت. او دارای سه دختر به نام های شارلوت، امیلی و آن و یک پسر به نام بران ول بود.

این سه خواهر به واسطه استعداد و نبوغی که در داستان نویسی داشتند شهرت به سزایی پیدا کردند مخصوصاً شارلوت و امیلی در بیان احساسات تند درونی و قدرت تخیلی که در نهاد آن ها نهفته بود با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و بی عدالتی آن زمان باب جدیدی را در قرن نوزدهم در داستان نویسی گشودند.

در سال 1847 «بلندی های بادگیر» اثر «امیلی» و «آگنیس گری» اثر «آن» توسط موسسه انتشارات «نیوبای» پذیرفته شد ولی شارلوت نتوانست کتاب «پروفسور» خود را به چاپ برساند.

در این وقت کتاب «جین ایر» او که در اوت 1846 در منچستر آغاز کرده بود تقریباً رو به اتمام می رفت و آن مصادف با زمانی بود که شارلوت با پدرش که برای عمل جراحی چشم های خود در منچستر به سر می برد زندگی می کرد. گرچه موسسه انتشارات «اسمیت الدر» کتاب پروفسور را جهت چاپ نپذیرفت ولی اعلام داشت که سه داستان دیگر خواهران برونته مورد توجهش قرار گرفته است.

گرچه کتاب پروفسور اولین اثر نویسنده در سال 1846 به رشته تحریر درآمده است ولی دو سال پس از مرگ وی یعنی در سال 1857 چاپ و منتشر گردید.

در بخشی از کتاب می خوانیم:
در طلوع صبح سرد ژانویه با عجله از خانه خانم کینگ به طرف کلوز به راه افتادم و از خیابان سراشیب یخ زده عبور کرده و به کارخانه رسیدم. در آن هنگام با خود می اندیشیدم که در مورد صفات افراد چه از نظر احساسات و عواطف و چه از نظر حالت و موقعیت در زندگی آن ها، اوج و منتها درجه ای وجود دارد.

کارگران یک ساعت قبل از من به سر کار خود آمده بودند و هنگامی که به آنجا رسیدم چراغ های کارخانه روشن و کارها شروع شده بود. مانند همیشه به کار خود مشغول شدم. بخاری گرچه روشن بود، امّا دود می کرد و استیتن هنوز نیامده بود. من در اتاق را بسته و پشت میز خود قرار گرفتم، دست هایم را که تازه با آب سرد شسته بودم هنوز بی حس و کرخت بودند و تا وقتی که گرم نشده و به حال اول خود برنگشتند نتوانستم کار کنم، لذا در این مدت کوتاه به فکر فرو رفتم، موضوعی که درباره اش فکر می کردم همان «اوج تحمل مشکلات» بود. اندیشه ناراضی بودن از زندگی و مقابله با مشکلات آن.