وقتی "آلفی" به بخش اشیای گم شده ی فرودگاه می رود تا دست راست خودش را پیدا کند، روبات غول پیکری به نام "اریک" را می بیند که گوشه ای زیر آت و آشغال ها پنهان شده. اریک خیلی چیزها گم کرده؛ مثل یک پا، بخشی از حافظه و خانواده اش. او قدرت زیادی دارد ولی خیلی دست و پا چلفتی است. آلفی هم دست کمی از اریک ندارد، اما برای نجات این روبات خرابکار صد ساله به هر کاری دست می زند.