رمان کتابخانه نیمه شب یک رمان در ژانر فانتزی نوشته مت هیگ نویسنده پرفروش انگلیسی است. تم و موضوع اصلی کتاب کتابخانه نیمه شب مسئله انتخابها و حسرتهای پس از آن است.
تم و موضوع اصلی کتاب کتابخانه نیمه شب مسئله انتخابها و حسرتهای پس از آن است. حسرت احساس فوقالعاده قدرتمندی است که در اثر انتخابهای ما به وجود میآید. انتخابهایی که بعدها به این نتیجه میرسیم که در موردشان اشتباه کردیم. زندگی هر انسانی پر است از پشیمانیها و ای کاش ها. ای کاش فلان رشته را میخواندم، ای کاش به آن حرف گوش میدادم و... اما سوال اینجاست که آیا میتوان با اطمینان گفت که اگر در دوراهیهای زندگی تصمیم متفاوتی میگرفتیم حتماً اوضاع بهتر از الان میشد؟
نورا سید دختری نوزده ساله است که فکر میکند سمبل شکست است. او تا مغز استخوان درگیر حسرت نشدنها و نتوانستنها است. انگار شکست با ژنتیک او درآمیخته و قرار نیست هیچوقت، حس رضایتمندی را تجربه کند. نورا نیمه شبی تصمیم میگیرد به این زندگی خالی از معنی پایان دهد و خودکشی کند. اما جایی بین مرگ و زندگی به کتابخانهای میرسد. کتابخانهای با میلیونها کتاب با داستانهای متفاوت از سرنوشت او اگر تصمیم دیگری میگرفت. او در این کتابخانه سعی میکند ایدهآل ترین و راضیکننده ترین زندگیاش را پیدا کند. در یکی از داستانها او ازدواج میکند اما میبیند که نتیجهاش آن طور که او تصور میکرد نشد یا جایی یخچال شناس میشود و ...
داستانهای متفاوتی با زندگی فعلیاش که سعی میکند از آن فرار کند را آن جا مییابد ولی آیا لزوماً سرنوشت بهتری با انتخابهایی که او حسرتشان را میخورد منتظر او بوده است؟ اصلاً زندگی خوب و راضی کننده باید چگونه باشد؟
مت هیگ نویسنده انگلیسی متولد شفیلد است. او دانش آموختهی رشته های زبان انگلیسی و تاریخ است. عمده فعالیتهای او نوشتهها و کتابهایی در ژانر داستان و ناداستان است. او همچنین به نوشتن داستان کودکان و روزنامه نگاری نیز مشغول است.
نکته ای که درباره زندگی مت هیگ وجود دارد این است که، او خودش سالها درگیر بیماری افسرگی بوده است و نقطه اوج این بیماری را نیز در بیست و چهارسالگی تجربه میکند. جایی که او درست مثل نورا در رمان تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد اما توانست بر این بیماری غلبه کند و داستان خودش و این فروپاشی روانی را نیز در کتابی به نام دلایلی برای زنده ماندن در سال 2015 به رشته تحریر درآورد.
او درباره تجربه افسردگی و نوشتن رمان کتابخانه نیمه شب میگوید:
« فکر میکنم چه در حال نوشتن اثری داستانی یا غیرداستانی باشم، همیشه مطمئن میشوم که در آن زمان چیزی را مینویسم که بیشتر برایم جالب است. فکر نمیکنم کتابی وجود داشته باشد که بیشتر از این کتاب علایق من را در هم آمیخته باشد. تازه معلوم می شود که داستان بدیهیترین راه برای کشف ایدههای است که در این کتاب وجود دارد.
زمانی که بیست و چهار سالم بود، دچار شکست شدم. من افسردگی، اضطراب، و اختلال هراس را تجربه کردم و مدت زیادی دست به خودکشی میزدم. بهبودی من طولانی و کند بود. با وجود همه اینها، مزایایی نیز داشت. این تجربه من را به فردی بهتر و سپاسگزارتر تبدیل کرد و باعث شد در مورد این مسائل بتوانم به وضوح و شفاف بنویسم. ناداستان نیز برای هدفی که من داشتم عالی بود، اما گاهی اوقات داستان به شما اجازه می دهد حتی عمیقتر بروید. میتواند به شما این امکان را بدهد که از فانتزی به عنوان راهی برای کشف ایدهها و تجربیات استفاده کنید. برای من، افسردگی اغلب با میل به سکونت در زندگی های موازی همراه بود، زندگیهایی که در آن کاری متفاوت انجام داده بودم و در مکانی متفاوت زندگیام پایان یافته بود. فکر میکنم کتابخانه نیمه شب این ایده را بررسی می کند و آن را به سطح بعدی می برد. نوشتن آن نوعی خود درمانی بود.
کتابخانه نیمهشب، مانند بسیاری از کتابهای من، بر سلامت روان تمرکز دارد: افسردگی، اضطراب، افکار خودکشی. اما این همه تاریکی و عذاب نیست. شادی و جذابیت و جادو نیز وجود دارد. مدتها بود که ایدهای در مورد کتابخانهای بین مرگ و زندگی داشتم. من همیشه مجذوب کتابخانههای خارقالعادهای خیالی بودم، مانند کتابخانه بابل اثر خورخه لوئیس بورخس، زیرا احساس میکنم کتابخانهها به خودی خود نوعی جادو هستند. در کتابخانه نیمه شب، هر کتاب در قفسه نسخه دیگری از زندگی قهرمان داستان، نورا سید است. بینهایت کتاب و نسخه های بی نهایت وجود دارد، بنابراین - با کمک کتابدار - او این فرصت را دارد که برخی از پشیمانی های خود را برطرف کند.
هر بار که کتابی را باز می کند، به آن زندگی وارد میشود. فکر میکنم این ایده که فکر کنید زندگی شما چگونه میتوانست متفاوت باشد، ایدهای است که بسیاری از ما هر از گاهی به آن فکر میکنیم. همچنین، تجربه شخصی من در مورد مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب، به وضوح بخشی از تجربه نورا را نشان داد. مانند بسیاری از کتاب هایم، آن را برای خودم نوشتم. نوعی درمان فردی، راهی برای مقابله با تردیدها و نگرانی های شخصیام در مورد گذشت زمان. بنابراین، امیدوارم خوانندگان هم همان آرامشی را پیدا کنند که من در نوشتن آن احساس کردم.»
نظرات پیرامون کتاب کتابخانه نیمه شب بسیار مثبت بوده و با اقبال زیادی روبه رو بوده است. نمونه ای از نظرات کاربران در این قسمت آورده شده است:
1- شگفتانگیز و زیبا... دقیقاً همان چیزی که این روزها به آن نیاز داریم.
2-این یک زندگی شگفتانگیز برای عصر مدرن است. ( جودی پیکولت، نویسنده)
3- این یک رمان ساده است برای لذت بردن. بدون پیرنگهای جانبی، بدون شخصیت های زیاد و بدون پیچشهای فانتزی.
امین حسینیون داستان نویس، مترجم و فیلمنامه نویس ایرانی متولد سال 1361 است. او فارغ التحصیل رشته سینما است. از او ترجمههایی مثل: کتابخانه نیمه شب و راه آهن زیرزمینی و همچنین تالیف هایی مثل: شهر شرنگ توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
نشر ثالث یکی از بهترین و قدیمیترین انتشارات های فعال ایران است که از سال 1375 فعالیت خود را آغاز نمود و عناوینی از بهترین کتابها را در زمینههای مختلف منتشر کرد. با اطمینان میتوان گفت که نسخهی ترجمه شده کتابخانه نیمه شب توسط امین حسینسون و نشر ثالث یکی از بهترین ترجمههای موجود بازار است.
دانلود کتاب کتابخانه نیمه شب pdf در فراکتاب ممکن نیست. اما شما میتوانید نسخه چاپی این کتاب را خریداری کنید.
خرید کتاب کتابخانه نیمه شب در فراکتاب با تخفیف ویژه در دسترس شماست.
مشخصات کتاب کتابخانه نیمه شب در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | ثالث |
نویسنده: | مت هیگ |
مترجم: | امین حسینیون |
تعداد صفحه: | 423 |
موضوع: | رمان خارجی انگیزشی |
قالب: | چاپی با تخفیف ویژه |