کتاب افسانهی سندباد اثری از دن جانسون است که با ترجمه ریحانه حسنوی در کتابستان معرفت منتشر شده است.
سندباد در زمان خودش با ماجراهای زیادی روبهرو شده است، اما وقتی درخواست کمک یکی از دوستان قدیمیاش به نام حاکیم (پادشاه هسیس) را میپذیرد، بیش از هر زمان دیگری با چالش مواجه میشود. شاهزاده حبیب (پسر حاکیم) فردی لجباز و خودسر است و کنترل او توسط پدرش روزبهروز سختتر میشود. حاکیم میداند که اگر حبیب به سرکشی خود ادامه دهد، هرگز شایستگی لازم برای پادشاهی هسیس را به دست نمیآورد. او در حالی که نگران سرنوشت و رفتارهای پسرش است، از سندباد میخواهد که حبیب را از این وضعیت نجات دهد.
سندباد ایمان دارد که پسر حاکیم نمیتواند تغییر کند، اما وقتی حبیب او و خدمه کشتیاش را در تنگنا میاندازد و باعث سفری خطرناک میشود، سندباد در این باور مردد میشود و تصمیم میگیرد که پسر حاکیم را بیازماید. آیا شخصیت شاهزاده حبیب تغییر میکند و تبدیل به همان فردی میشود که پدرش میخواهد؟