آلن عاشق این است که با دندان های تیز و ترسناکش همه ی موجودات جنگل را بترساند. او هر روز صبح که از خواب بیدار می شود، راه می افتد توی جنگل و بعد از ترساندن حیوانات به خانه اش توی مرداب بر می گردد. آلن فکر می کند دندان هایش خیلی ترسناک هستند، اما در واقع اینطور نیست! او یک راز خیلی بزرگ دارد که اگر حیوانات جنگل از آن باخبر شوند، دیگر از او نمی ترسند…