این داستان یا این ماجرا را فقط برای آقای فلوسکاد تعریف کردم و او در پایان هیچ نظری نداده است . اگر او آن روز اینقدر درباره عالم ارواح حرف نمی زد برای او هم تعریف نمی کردم . ولی با آن سخنانش مرا تحریک کرد تا آن ماجرا را برایش بگویم .ماجرا سالها پیش رخ داده بود قبل از جنگ وقتی که من حدود 5 سال بود که ازدواج کرده بودم و روزنامه نگاری موفق به شمار آمده بودم و خانه ای نقلی و قشنگ در بیلندونگ داشتم ...
دیویی :
دا130م2246ش 1391
نظر دیگران //= $contentName ?>
خوبه:)))...
قوی نبود .. یکم ضعیف کار کرده ...
بد نبود . قابل تحمل بود...
وای نمیدونین چه قد جالب بود دان نکنی از دستت پریده خیلی عالیه...
واقعا خوب بود من که خوشم اومد!دانلود کنید ...
عالیه. حتما بگیرید...