نظر شما چیست؟

معرفی کتاب قیام یک برده

کتاب «قیام یک برده»، نوشته بوکر تی واشنگتن است که ریحانه حسنوی آن را به فارسی ترجمه کرده است و در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.

کتاب «قیام یک برده» روایتی است از خاطرات بوکر تی واشتگتن از مشهورترین سیاه‌پوستان برده در آمریکا و تلاش او برای لغو تفکر بردگی و برده‌داری در اذهان جامعه آمریکایی. در کتاب «قیام یک برده»، واشنگتن خاطراتش را از دوران کودکی، از زمانی که برده بوده است، برایمان نقل می‌کند. او در اواسط قرن نوزده به دنیا آمده است، در زمانی که همچنان برده‌داری ادامه دارد. با آزاد شدنش، زندگی او نیز مانند بسیاری دیگر از برده‌های سیاه‌پوست دچار تغییر می‌شود. او از این فرصت، نه تنها برای تغییر خودش که برای تغییر زندگی دیگر سیاه‌پوستان نیز استفاده می‌کند. او در چند مؤسسه مهم مانند هامپتون و توسکجی فعالیت‌های مدنی خود را ادامه داد. تلاش‌های او منجر به رهبری‌ جنبش سیاهان می‌شود. نکته جذاب کتاب، نحوه نگارش آن است؛ بوکر تی واشنگتن، به‌خاطر شرایط مالی و کاری سخت خود، فرصت نشستن پشت میز برای نوشتن را نداشته است. او از کوچک‌ترین فرصت‌هایش برای نوشتن استفاده کرده است. هنگامی که در ایستگاه راه‌آهن منتظر قطار بوده، در هتل‌ها زمانی که برای سخنرانی به مسافرت می‌رفته است یا حتی اوقات استراحتش در مؤسسه توسکجی را صرف نوشتن این کار کرده است. «قیام یک برده»، تلاش‌های فرهنگی و مدنی یک سیاه‌پوست برای رسیدن به حقوق اولیه‌شان در کشور ایالات متحده آمریکاست.

گزیده کتاب قیام یک برده

من برده بودم و محل تولدم مزرعه‌ای در فرانکلین واقع در ویرجینیا بود. از مکان یا تاریخ دقیق تولد خود، چیزی نمی‌دانم. تا جایی که یادم می‌آید در سال 1858 م. یا 1859 م. در نزدیکی یک ادارۀ پست به نام هیلزفورد به دنیا آمده‌ام. این مکان در یک چهارراه قرار داشت. از ماه یا روزی که در آن متولد شدم، اطلاعی ندارم. مزرعه و اقامتگاه‌های ویژۀ بردگان اولین چیزهایی است که به یاد می‌آورم. این اقامتگاه‌ها و کلبه‌های بردگان قسمتی از مزرعه بودند. زندگی من در محیطی بسیار غم‌انگیز، ویران و دل‌سردکننده آغاز شد؛ اما دلیل آن، بی‌رحمی مالکانم نبود، چون آن‌ها در مقایسه با بسیاری دیگر از اربابان، بی‌رحم نبودند. من در کلبه‌ای چوبی و معمولی به دنیا آمدم که اندازۀ آن تقریباً چهارده در شانزده فوت مربع بود. تا بعد از جنگ داخلی؛ یعنی تا زمان آزادی بردگان همراه با مادر و برادر و خواهر خود در این کلبه زندگی می‌کردیم. 
تقریباً چیزی دربارۀ اجدادم نمی‌دانستم. در محلۀ بردگان و حتی بعدها در جاهای دیگر می‌شنیدم که رنگین‌پوستان دربارۀ رنج‌های واردشده بر بردگان در معبر میانیِ کشتیِ حاملِ آن‌ها هنگام انتقال از آفریقا به آمریکا حرف می‌زدند. من فقط توانستم دربارۀ مادرم اطلاعاتی را به دست بیاورم. او یک برادر ناتنی و یک خواهر ناتنی داشت. در روزهای بردگی، به تاریخچه و سوابق خانوادگی توجه زیادی نمی‌کردند. مادرم توجه یک خریدار برده را به خود جلب کرد. او بعداً مالک هردوی‌مان شد. اضافه شدن مادر من به جمع بردگان به اندازۀ خریدن یک اسب یا گاو جدید برای او جذاب بود. دربارۀ پدر خود، چیز زیادی نمی‌دانم و حتی از اسمش اطلاعی ندارم. شنیده‌ام مردی سفیدپوست بوده است که قبلاً در یکی از مزارع اطراف، زندگی می‌کرده است. در هر صورت، هرگز دربارۀ کمترین علاقۀ او به من یا حمایت همه جانبه‌اش از خودم چیزی نشنیده‌ام؛ اما او را مقصر نمی‌دانم. پدر من دیگر قربانیِ بداقبال قانون برده‌داری بود که دولت، آن را به صورت ناخوشایندی بر بردگان اعمال می‌کرد...

صفحات کتاب :
218
کنگره :
‏‫‬‮‭E۱۸۵‭‬
دیویی :
‏‫‬‮‭۹۲۳/۷۷۳
کتابشناسی ملی :
5727423
شابک :
9786226837002
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه قیام یک برده