کتاب سه بیابان نوشته ی جورج هالداس نویسنده و شاعر معروف سوئیسی است که یکی از کوچک ترین و یکی از بهترین کتاب های اوست.
در کتاب "سه بیابان"، هالداس از بیابان طبیعی آغاز می کند و سپس با استعاره این لغت ما را به بیابان اجتماعی می برد و آنگاه به بیابان شخصی می رساند و به همین جهت، کتاب نام سه بیابان را بر خود دارد.
هالداس بر این باور است که همان طور که خروج از بیابان شن، بدون راهیاب و راهنما و نشانه امکان پذیر نخواهد بود و اگر در این بیابان طبیعی راهمان به واحه نیفتد و به دنبال سراب برویم مرگمان قطعی و حتمی است، در بیابان اجتماعی و شخصی نیز بدون برخورداری از راه و راهنما و دسترسی به واحه های جان بخش، کارمان به نیستی و نابودی خواهد کشید.
هالداس از اسماعیل و حضرت موسی، عیسی و محمد (ص) «این راهنمایان و امدادگران بزرگ اجتماعی» و رابطه ی آن ها با بیابان طبیعی شروع می کند و سپس به بیابان اجتماعی خصوصاً در عصر حاضر با سراب هایی همانند تجارت جهانی که چون هیولایی لجام گسیخته در حال بلعیدن است می رود و در نهایت سر از بیابان شخصی و امروزی بشر در می آورد.
ابلیس قدرت و وسوسه های شیطانی آن را به نمایش می گذارد و به دفاع از انسان هایی که در برابر این نیروی شیطانی و در همان حال پرزرق و برق مسحور و بی حرکت با نا امیدی به دنبال واحه ای برای نجات خویش می گردند می پردازد. او معتقد است که بالاخره در این صحرای خشک با چشم اندازی تیره و تار واحه ای نمایان خواهد شد. او با روشن کردن آتش امید در دل های خسته و مأیوس ما سعی دارد تا رسیدن به آن واحه ما را در پناه واحه ی امید محفوظ نگهدارد.
کنگره :
PQ2601 /ل4ی7 1391
شابک :
978-600-6955-09-4