کتاب هر چه پیش آید خوش آید، اثر خلیل رضوی؛ دارای قصههایی کوتاه که در عین کم بودن محتوای ظاهری، از نظر محتوای باطنی و آنچه میخواهند بگویند بسیار غنی و مفصل هستند.
مطمئن باشید که هر قصه این مجموعه خواهد توانست تا مدتی ذهن شما را به خود جلب کرده و اندیشه شما را تغذیه نماید.
کشتی مردی در یک طوفان عظیم غرق شد. اما این مرد به طرز معجزه آسایی نجات یافت و توانست خود را به جزیرهای برساند. این مرد با هزاران زحمت برای خود یک کلبه ساخت. روزی برای تهیه آب به جنگل رفت. وقتی به کلبه برگشت در کمال ناباوری دید که کلبه در حال سوختن است.
به بخت بد خود لعنت فرستاد و شروع به گله کردن از خدا کرد که: «خدایا تو مرا در این جزیره زندانی کردهای و حالا هم که من با بدبختی توانستهام این کلبه را برای خودم درست کنم باید این گونه بسوزد!» مرد با همین افکار به خواب عمیقی فرو رفت. صبح روز بعد با صدای بوق یک کشتی از خواب پرید؛ او نجات یافته بود! وقتی سوار کشتی شد، از ناخدا پرسید: «چگونه فهمیدید که من در این جزیره هستم؟» ناخدا پاسخ داد: «ما علایمی را که با دود نشان میدادید دیدیم!».. .