نظر شما چیست؟
شهر معمولی، رمانی خیال انگیز و سرگرم کننده اثر ناتالی لید است که داستان فلیسیتی دوازده ساله را روایت می کند.میدنایت گولچ قبل ترها مکان جادویی بود. شهری بود که مردم می توانستند بر فراز طوفان ها آواز بخوانند و بر بالای گل های آفتاب گردان رقص و پای کوبی کنند؛ اما این داستان های سحرآمیز برای خیلی وقت پیش اند؛ خیلی وقت پیش یعنی قبل از آنکه شهر نفرین شود و همه ی جادوها از شهر کوچ کنند. فلیسیته 12 ساله است و از تمام ماجرا خبر دارد. قلب مادرش نفرین شده تا همیشه سرگردان باشد و نتواند یکجا بند شود.اما زمانی که به میدنایت گولچ می رسند، صدایی در گوش فلیسیته می خواند که قرار است شانس به او رو کند. فلیسیته کلمه ها را جمع می کند؛ او کلمه ها را هرکجا که باشند می بیند؛ کلمه ها بعضی اوقات بالای سر آدم های غریبه می درخشند و بعضی وقت ها در مراسم عید گوشه ای دنج در کلیسا پیدا می کنند و قایم می شوند، گاهی وقت ها هم می شود که به گوشه ای نرم سگ فلیسیته گیرکرده باشند. جونا هم پسر مرموزی است که موهای سیخ سیخی دارد و کارهای خوب می کند و پر است از کلمه هایی که فلیسیته قبلا ندیده است؛ کلمه هایی که باعث می شوند ضربان قلب فلیسیته تند شود. فلیسیته فقط می خواهد در میدنایت گولچ بماند اما اول باید بفهمد که چطور می شود جادو را به شهر بازگرداند، نفرین را باطل کرد و قلب شکسته ی مادرش را درمان کرد.
صفحات کتاب :
278
دیویی :
[ج]823/914
شابک :
9786004620802
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه شهر معمولی