کتاب اوضاع خیلی خراب است، کتابی دربارهی امید! از آنچه میگوید که در حال نابود شدن است. این کتاب، از جمله کتابهای نشر میلکان و اثری در حوزهی خودیاری است.
منسن در کتاب اوضاع خیلی خراب است، تمرکز خود را از نقصهای اجتنابناپذیر درونی به سوی فجایع بیپایانی معطوف میسازد که در جهان اطراف ما اتفاق میافتد. او به اضطرابات مبهم و زیرپوستی که در زندگی مدرن رواج دارد، میپردازد و با توصیفی ماهرانه نشان میدهد که تلاش افراد برای رسیدن به شادی، تنها به کاهش شادی در وجود آنان منجر شده است. نویسنده در این اثر، پرده از اسرار پنهان زندگی مدرن برداشته و به مقابله با مثبتاندیشی افراطی پرداخته است. از سوی دیگر، نشان میدهد که چرا برخلاف میل انسان امروزی، جهان رو به اضمحلال و فروپاشی رفته است.
منسن در این اثر، به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چرا با وجود اینکه ما آزادتر، سالمتر و ثروتمندتر از هر دورهی دیگری از تاریخ زندگی میکنیم، اما جهان تأسفبارتر از هر دورهی دیگری به نظر میرسد؟ دردها، رنجها، مشکلات زیستی و جنگ در دنیا چه خبر است؟ آن سعادتی که انسان به دنبالش بود، کجاست؟ چرا تلاش برای شادی بیچون و چرا بینتیجه است؟ بیقراریمان چگونه درمان میشود؟
او در این کتاب تلاش میکند دامهای زندگی را به ما نشان دهد؛ تلههایی که خود ما در تلاش روزانهمان برای پایان دادن به رنج و بهتر کردن زندگی ایجاد کردهایم. منسن بر این باور است که رفتن به دنبال شادی، ارزشی خودشکن، زهرآلود و گمراهکننده است که از مدتها قبل به زندگی ما معنا بخشیده است. به اعتقاد او، خوب زندگی کردن به معنای دوری از رنجها نیست؛ بلکه بدان معناست که باید برای هدف درستی رنج بکشید. به واقع، در جهانی که همه دم از شاد بودن و شاد زیستن میزنند، این کتاب، سعی دارد درست رنج کشیدن را به ما بیاموزد.
منسن در کتاب اوضاع خیلی خراب است میخواهد مخاطبانش را با حرفهایی تازه و ایدههایی نوین روبهرو کند. این کتاب، بر خلاف عنوان فرعیاش، یعنی «کتابی دربارهی امید»، قرار نیست به موضوع امید و امیدواری بنگرد؛ بلکه سعی دارد تا خواننده را با واقعیتهای تلخ زندگی آشنا کند. واقعیتهایی که پذیرش آنها تأثیر مهمی در افزایش خشنودی و رضایت از زندگی دارند. نکتهی جالب اینجاست که نویسنده به جای تمرکز بر جملات انگیزشی توخالی، از علم روانشناسی و سخنان فلاسفهی بزرگی چون افلاطون، نیچه، کانت و ... در قالب داستانی جذاب یاری میجوید تا تمرکز را از مسیر اشتباه به سمت درستی هدایت کند.
او در صفحات آغازین کتاب، توضیح میدهد امیدی که میخواهد دربارهی آن حرف بزند و راههای دستیابی به آن را بیان کند، واقعا چیست؟ برای اینکه بتوانیم امید را بهتر درک کنیم، ابتدا باید ناامیدی را بشناسیم. از نظر نویسنده، متضاد «خوشحالی»، «عصبانیت» یا «ناراحتی» نیست. به باور او، متضاد خوشحالی، «ناامیدی» است. هنگامی که عصبانی هستیم، افق زندگی ما کماکان روشن است؛ چرا که دغدغهمند هستیم و میخواهیم تا جایی که میتوانیم برای آن بجنگیم. ناامیدی اما «افقی خاکستری و بیپایان از بیتفاوتی و تسلیمشدگی» است و این یعنی همهچیز نابود شده است. هنگام ناامیدی به مردهای متحرک شبیه هستیم. مردهای که نه تنها برای خودش خطر دارد، بلکه مستعد ضربه و زخم زدن به همهچیز و همهکس است؛ آن هم نه ضربهای سطحی که زخمی کاری و عمیق.
کانت در اوایل زندگیاش بازی شکار موش کور جهت حفظ امید در رویارویی با حقیقت ناخوشایند را درک کرد و مثل هر کس دیگری که از این بازی ظالمانهی هستی آگاه میشود ناامید شد. ولی از پذیرش بازی خودداری کرد. او باور نکرد که هیچ ارزش ذاتیای در حیات وجود ندارد. باور نکرد که ما برای همیشه نفرین شدهایم تا داستانهایی خلق کنیم و به زندگیمان معنایی تصنعی بدهیم. بنابراین تصمیم گرفت از ذهن عقلانی ورزیدهاش استفاده کند تا بفهمد ارزش بدون امید چه شکلی است.
کانت با مشاهدهای ساده شروع کرد. در کل هستی تنها یک چیز است که میتوانیم بگوییم کاملاً نادر و بیهمتاست: آگاهی. از نظر کانت تنها چیزی که ما را از بقیهی هستی متمایز میکند توانایی استدلالمان است. ما میتوانیم جهان اطرافمان را در دست بگیریم و از طریق استدلال و اراده آن را بهتر کنیم. این از نظر او خاص، در واقع فوقالعاده خاص، و تقریباً معجزه بود، چون بین همهی چیزها در وسعت بیانتهای وجود، ما تنها موجوداتی هستیم که میتوانیم واقعاً وجود را هدایت کنیم. در هستی شناخته شده، ما منشأ نبوغ و خلاقیتیم. تنها کسانی هستیم که میتوانیم سرنوشتمان را هدایت کنیم. تنها کسانی هستیم که از خودمان آگاهی داریم و تنها موجودات جهانیم که به صورت هوشیارانه میتوانیم خود را سازماندهی کنیم.
بنابراین کانت هوشیارانه نتیجه گرفت که از نظر منطقی والاترین ارزش در جهان چیزیست که «خودش این ارزشها را متصور میشود». تنها معنای حقیقی در هستی توانایی ایجاد معناست. تنها چیز مهم، چیزیست که خودش مهم بودن را تعیین میکند.
مارک منسن با نگارش کتاب اوضاع خیلی خراب است، نشان داد که قصد دارد به تدریج در مسیر تبدیل شدن به یک نویسندهی حرفهای قدم بردارد. شاید بتوان در آینده شاهد قرار گرفتن نام او در کنار کسانی همچون ملکوم گلدول، سایمون سینک، ست گادین، دنیل پینک، دوبلی و امثال آنها بود. اما نویسندهی حرفهای شدن، نیاز به برداشتن گامهای دیگری هم دارد. دقت علمی و ظرافت کلامی، موضوعی است باید مورد توجه منسن قرار بگیرد. او، تلاش میکند نوشتههای خود را مستند و مستدل کند و در این مسیر ارجاع به بزرگان را در کار خود گنجانده است؛ اما باید یکپارچگی بیشتری در اثر خود ایجاد کند. به نحوی که از ابتدا تا انتها انسجام ملموسی داشته باشد و نتوان آن را مجموعهای مستقل از جستارها قلمداد کرد.
اوضاع خیلی خراب است را میتوان با دو ویژگی بسیار مهم به خاطر سپرد. نخست ایدههای تعیینکننده، مهم و البته تکاندهندهی منسن و دیگری لحن طنز او که تحمل حرفهای تلخش را تا حدی ممکن میکند. منسن در این کتاب از امید و اهمیت اساسی آن سخن گفته است؛ اما تنها به اهمیت آن اکتفا نکرده است و همین مسئله را میتوان نقطهی تمایز کتاب او دانست. وی در این کتاب به نقش ذهن انسان در ناامیدی، امید واهی و مشکلاتی از این دست پرداخته و در این راه از یافتههای علمی نیز مدد جسته است. این کتاب، به گونهای گردآوری شده که مخاطب با ایدهی اصلی نویسنده به خوبی آشنا میشود.
نقد دورهی کنونی تاریخ، موضوع دیگری است که بر اهمیت کتاب افزوده است. دورهای که در عین حال که پر از امکانات است، اما خالی از ناامیدی و اضطراب نیست. عصری که شناخت ابعاد آن برای حفظ ذهن انسان از خاموشی و فروپاشی ضروری به نظر میرسد.
خواندن کتاب اوضاع خیلی خراب است را به تمام مخاطبان کتابهای روانشناسی، فلسفی و خودیاری پیشنهاد میکنیم. بر همین اساس، اگر به مطالعهی کتابهای خودیاری و روانشناختی علاقهمند هستید و دوست دارید آگاهی بیشتری کسب کنید، بدون تردید از خواندن این کتاب بینهایت لذت خواهید برد. این اثر، با صراحت از تمام نقاط تاریک زندگی مدرن پرده برداشته و ورود معنا برای زندگی، پایداری و امید برای ادامهی زندگی را با زبانی طنز در اختیار مخاطب قرار داده است.
شما میتوانید نسخهی چاپی کتاب اوضاع خیلی خراب است را از فروشگاه اینترنتی فراکتاب تهیه کنید. نسخهی چاپی این کتاب با تخفیف در اختیار دوستداران آن قرار گرفته است تا مخاطبان امکان دسترسی راحتتر به آن را پیدا کرده و از مطالعهی آن لذت ببرند.
مشخصات کتاب اوضاع خیلی خراب است در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | میلکان |
نویسنده: | سمانه پرهیزکاری |
تعداد صفحه: | 232 |
موضوع: | مدیریت بر خود |
قالب: | چاپی |
نظر دیگران //= $contentName ?>
لطفا الکترونیکیش رو منتشر کنید...