زمانی که ریموند کارور در بهار 1962 نمایشنامه ی گل های میخک را نوشت، بیست وسه سال داشت. نان آور خانواده ای بود و کارگر تمام وقت کارخانه ی چوب بری، دانشجوی نیمه وقت دانشگاه و نویسنده ای روبه رشد. او هم مثل جورج ردفدر قهرمان بیست و هشت ساله ی نمایش، می دانست ایفای چند نقش متضاد چه حالی دارد.
گل های میخک کاری تجربی است که کارور برای تکلیف درس دانشگاه نوشته و بر اساس الگوی کارهایی که هم زمان خوانده بود، شکل گرفت.
شاید در میان آن ها بتوان به در انتظار گودوِ ساموئل بکت(1952) ژاک یا اطاعتِ اوژن یونسکو(1954) داستان باغ وحش( 1959) و رویای امریکایی(1961) ادوارد آلبی اشاره کرد.
کنگره :
PS634/گ2گ8 1384
کتابشناسی ملی :
م83-40825