چقدر جنگ است وقتی زمین نگاه می کند برای چه
شیپور پخش می شود مثل خاکستری که از جنگ های قدیم
بر کاخ های ویران باشکوه
و از (جنگ است) می ماند
شبیه همه
از لوله های نفت بلند می شود گیسوش از ترعه های فروپاشیده از رنگ های جنگ
و بند می شود به نگاهی از دور که می نگاهد لوله ها را پیچ در پیچ
از (جنگ است) می ماند و می رود تا سقوط
بمبی بزرگ ، ایستاده آن بالا مردد است که بیفتد
بمب مردد است می لغزد از گیسوش می افتد بین لوله های نفت
بر شانه هاش غوغای این جهان همه آرام و سرد ریشه دوانده ست
از لوله های بلندشده از گیسوش
(جنگ است) می بارد پاهای قطع شده می بارد
چشمان بیرون آمده از کاسه های سر
زمین مثل همه است از بین گیسوهاش
جنگ است چقدر شبیه همه
و سقوط، سقوط می کند از گیسوش
سقوط می کند که بگوید چه؟
کنگره :
PIR7980 /ھ832چ9 1389