امتیاز
5 / 0.0
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
105,000
9%
95,550
نظر شما چیست؟


کتاب سالتو یکی از خواندنی‌ترین داستان‌های جنایی-معمایی می‌باشد که به قلم مهدی افروزمنش نگاشته شده و انتشارات چشمه آن را منتشر کرده است.

در ادامه مطلب می‌خوانید:

 درباره کتاب سالتو

در رمان سالتو، نویسنده تلاش کرده است که بین چند موضوع تعادل و ارتباط برقرار کند، در واقع او با نوشتن این داستان با یک تیر چند نشان زده است. افروزمنش هم از دغدغه های ورزشکاران با استعداد و محروم سخن گفته، هم از قشر کم درآمد و فرودست جامعه و هم از باندهای قاچاق مواد مخدر. سالتو، حکایت مردمی است که فشار زندگی و اختلاف طبقاتی دیگر رمقی برای آنها باقی نگذاشته و اگر در این میان شخصی پیدا شود که بخواهد درِ دنیای جدیدی را به رویشان باز کند حتما یا پای منافع شخصی در میان است یا کینه جویی و انتقام. 

 خلاصه کتاب سالتو

قهرمان این کتاب، پسری به نام سیاوش است که بدون داشتن مربی و باشگاه حرفه ای یک کشتی گیر نابغه است. آرزوی سیاوش پیروزی و کسب مقام در میادین جهانی کشتی می باشد ولی به خاطر فقر و تنگدستی، امکان ثبت نام در باشگاه کشتی را ندارد و حرکات کشتی را با فیلم های ضبط شده تمرین می کند. در نهایت او تصمیم می گیرد که در یک مسابقه کشتی ثبت نام کند.

در این مسابقه، توانایی و استعدای که سیاوش از خودش نشان می دهد باعث می شود که دو مرد، به نام نادر و سیامک، جذب او شوند. آن‌ها می خواهند از سیاوش یک قهرمان جهانی بسازند. اتفاقاتی که در ادامه داستان می افتد بسیار جالب و هیجان انگیز است. سیاوش که می خواهد سلطان دنیای کشتی و فرمانروای دنیای کوچک خودش باشد به این دو نفر اعتماد می کند ولی آن‌ها او را وارد دنیای بزرگتر و سیاه تری می کنند.

 گزیده ای از متن کتاب سالتو

بهترین لباس‌هام را پوشیده بودم، کتانی پارچه‌ای سُرمه‌ای‌رنگی که کنارش را مادرم وصله کرده بود و شلوار مخملی که سرزانوی سوراخ راستش را عکس پارچه‌ایِ یک گاو شاخ‌دار گرفته بود. مردم از کنارم رد می‌شدند و من به‌دقت اطرافم را می‌پاییدم که یک وقت نکند نادر بیاید و من نبینمش. همزمان مراقب بچه‌ها هم بودم. این کارم ربطی به نادر و کُشتی نداشت، من رییس میدان بودم، بپای بچه‌ها، این‌که پول‌ها را کِش نروند، جیم نزنند و مهم‌تر از همه این‌که رقیبی وارد حریم نشود. هر روز بچه‌های جزیره و دو سه نفری را که از جاهای دیگری می‌آمدند سروسامان می‌دادم و خودم روزنامه‌به‌دست، گوشه‌ای منتظر مشتری‌هایی می‌شدم که داوود می‌فرستاد. دخترها و پسرها، مردها و زن‌ها، پیرها و جوان‌هایی که پشت چراغ‌قرمز اسم رمز را می‌گفتند و پول را کف دستم می‌گذاشتند.

اسم رمز را صبح‌ به‌ صبح، اِبی‌دربه‌در می‌گفت. لب‌های شکری‌اش به‌سختی تکان می‌خورد و صدا بیشتر از دماغش خارج می‌شد. قد کوتاهی داشت و تخم چشم‌هاش از پشت عینکِ ته‌استکانی‌اش به اندازه‌ی یک گردو بود. مثلاً می‌خواست فقط من بفهمم، اما صداش طوری مثل نقاره توی فضا می‌پیچید که حتی اسدالله‌ پوزه‌دار هم با آن گوش‌های کَرَش رمز را می‌فهمید. اسدالله که به خاطر جلو بودن فک پایینش پوزه‌دار شده بود، دنده را جا می‌زد، فحشی نثار مادر اِبی می‌کرد و وانت مخصوص حمل ما و گوسفندها را راه می‌انداخت و ما با اولین صدای بع گوسفندهای اسدالله خواب‌مان می‌پرید و می‌فهمیدیم که روز واقعاً شروع شده است.

شب‌ها هم کنار گوسفندهای فروش‌نرفته و پِشکل‌های کُل روزشان به جزیره برمی‌گشتیم و حساب فروش‌هامان را به اِبی پس می‌دادیم. خودِ داوود اغلب عصرها سری به بچه‌هاش می‌زد؛ میدان انقلاب، چهارراه قریب و میدان توحید. تا ظهر تخت می‌خوابید و تا به توحید برسد عصر شده بود. گاهی هم فقط شب‌ها توی جزیره حساب‌ها را می‌رسید. این تقریباً برنامه‌ی ثابت هر روزش بود و من این را خوب می‌دانستم ... 

رمان سالتو و یاغی

افروزمنش در سال 1399 حق اقتباس کتاب سالتو را به فیلیمو واگذار کرد و نتیجه آن، سریال یاغی است که این روزها شبکه خانگی را به انحصار خود درآورده است. بازیگرانی مانند پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی و امیر جعفری در این سریال نقش‌آفرینی می‌کنند. علی شادمان نیز نقش سیاوش (البته با اسم جاوید) را ایفا می‌کند.

دانلود و خرید کتاب سالتو

کتاب سالتو pdf در فراکتاب عرضه نشده است. شما می توانید با مراجعه به این فروشگاه، نسخه چاپی آن را خریداری و مطالعه کنید. 

خرید کتاب سالتو

مشخصات کتاب سالتو را در جدول زیر مشاهده می کنید:

مشخصات
ناشر: چشمه
نویسنده: مهدی افروزمنش
تعداد صفحه: 262
موضوع: داستان جنایی
قالب: چاپی با تخفیف ویژه

 

صفحات کتاب :
262
دیویی :
8فا3/62
شابک :
9786002296078
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه سالتو